پارت ۳
وارد اتاق ۱۳۷ شدم با ورود من متوجه شدم که چشمای مجرم یعنی موکل من برق زد به سمت جایگاه رفتم
_بسمه الله رحمان رحیم
_خودتون رو معرفی کنید
_من رها مسلمی موکل آقای محمد خاتمی که مجرم ناحق این پرونده شدن هستم
_جناب آقای خاتمی شما این اتفاقات اخیر که موجب شد این دعوا شکل بگیره رو توضیح بدین
_آقای قاضی به خدا قسم من بی تقصیرم اون حمله کرد به من من مجبور شدم از خودم دفاع کنم
_شاهدی هم داری؟
-بله دارم ولی طرف من نیست
_جناب قاضی من از شما تقاضای دارم
-اتفاق ها رو مو به مو توضیح بدید
-این آقا حدود ساعت ۸ شب وارد مغازه لباس فروشی میشه و با فروشنده لباس صحبت میکنه ساعت ۸:۱۴دقیقه این آقا با ۳ نفر از دوستانش وارد این مغازه میشن و اقای خاتمی رو تحدید بر اینکه اگر مقدار پولی که طلب داشتن رو ندن مجبور به زد و خورد میشن و اینجا یک مسئله وجود داره همون موقع تلفن آقای حمتی شاکی این پرونده زنگ میخوره و بعد از اون آقای حمتی با اعصبانیت تلفن رو قط میکنن و حمله ور میشن به موکل بنده و موکل بنده از خودشون دفاع میکنن من از شما میخوام فروشنده این مغازه رو احضار کنین
_بسمه الله رحمان رحیم
_خودتون رو معرفی کنید
_من رها مسلمی موکل آقای محمد خاتمی که مجرم ناحق این پرونده شدن هستم
_جناب آقای خاتمی شما این اتفاقات اخیر که موجب شد این دعوا شکل بگیره رو توضیح بدین
_آقای قاضی به خدا قسم من بی تقصیرم اون حمله کرد به من من مجبور شدم از خودم دفاع کنم
_شاهدی هم داری؟
-بله دارم ولی طرف من نیست
_جناب قاضی من از شما تقاضای دارم
-اتفاق ها رو مو به مو توضیح بدید
-این آقا حدود ساعت ۸ شب وارد مغازه لباس فروشی میشه و با فروشنده لباس صحبت میکنه ساعت ۸:۱۴دقیقه این آقا با ۳ نفر از دوستانش وارد این مغازه میشن و اقای خاتمی رو تحدید بر اینکه اگر مقدار پولی که طلب داشتن رو ندن مجبور به زد و خورد میشن و اینجا یک مسئله وجود داره همون موقع تلفن آقای حمتی شاکی این پرونده زنگ میخوره و بعد از اون آقای حمتی با اعصبانیت تلفن رو قط میکنن و حمله ور میشن به موکل بنده و موکل بنده از خودشون دفاع میکنن من از شما میخوام فروشنده این مغازه رو احضار کنین
۲.۱k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.