لج یا نفرت(2)
ویو جینا. یا خدا پنیک شدم الان الان بزرگ ترین بوی بند جهان کناره منه سعی کردم خودم رو جمع کنم پس خیلی کوتاه تعظیم کردم و گفتم
جینا . سلام من کیم جینا هستم ۱۹ سالمه و ایرانی هستم و چند ماه قبل مهاجرت کردم به کره .انگلیسی و کره ای و تایلندی و ژاپنیم فوله(همه ی حرفاش با یه لبخند گرم ولی مضطرب )
نامجون. هم سلام جینا فکر کنم من رو می شناسی من لیدر گروهم و خوب با توجه به گفته هات تنها چیزی که می تونم واست ایراد بگیرم اینه که خیلی فوقالعاده هستی(لبخند گرم)
جینا.ممنو(حرفش با حرف کوک قطع شد)
کوک. هیونگ مطمئنی این کوتوله می تونه جای من رو بگیره(پوزخند و مغرور)(هیت ندین فیکه🤝)
جینا ویو . یاااا شلغم چغندر پلوی بی........بی........بی.........می خواستم دهنم رو باز کنم بگم کوتولو عمته(به جون جدم فیکه خودم بودم دختره رو جر می دادن👟)که هوپی گفت
جیهوپ. اممم جینا تو خیلی به کوک اهمیت نده امروز کمی عصبیه (لبخند ضایع واسه جمع کردن اوضاع)
جینا.اشکالی(بازم حرفش قطع شد)
کوک. یا هیونگ به خاطر یه دختر من رو فروختی!اصلا بگیم عصبیم به خاطر(ته دستش رو روی دهن کوک گذاشت و به زور کوک رو برد بیرون اتاق)
نامجون پوفی از کلافگی کشید و گفت . جینا خودت رو نارحت نکن کمی واسش قبولی عضو جدید سخته یعنی مشکل تو نیستی قول می دم تا چند روز باهات بهتر برخورد کنه
جینا آروم سرش رو تکون داد ولی تو ذهنش کمی به خاطر ترد شدنش ناراحت بود که یهو پسرس که تموم مدت ساکت بهشون زول زده بود گفت
شوگا. هوم بهتره خودت رو ناراحت نکنی موش کوچولو(بم و دستش رو روش سر جینا گذاشت و رفت )
نامجون. اهم خب دیگه بهتره ما هم (جین و هوپی و نامی)بریم بیرون تا جینا کمی استراحت کنه و قبل این که بره یه چشمک زد به جینا و رفت
فلش بک ۱۵ دقیقه بعد
جینا رو کاناپه نشسته بود و داشت رمان می خوند که یهو.......
جینا . سلام من کیم جینا هستم ۱۹ سالمه و ایرانی هستم و چند ماه قبل مهاجرت کردم به کره .انگلیسی و کره ای و تایلندی و ژاپنیم فوله(همه ی حرفاش با یه لبخند گرم ولی مضطرب )
نامجون. هم سلام جینا فکر کنم من رو می شناسی من لیدر گروهم و خوب با توجه به گفته هات تنها چیزی که می تونم واست ایراد بگیرم اینه که خیلی فوقالعاده هستی(لبخند گرم)
جینا.ممنو(حرفش با حرف کوک قطع شد)
کوک. هیونگ مطمئنی این کوتوله می تونه جای من رو بگیره(پوزخند و مغرور)(هیت ندین فیکه🤝)
جینا ویو . یاااا شلغم چغندر پلوی بی........بی........بی.........می خواستم دهنم رو باز کنم بگم کوتولو عمته(به جون جدم فیکه خودم بودم دختره رو جر می دادن👟)که هوپی گفت
جیهوپ. اممم جینا تو خیلی به کوک اهمیت نده امروز کمی عصبیه (لبخند ضایع واسه جمع کردن اوضاع)
جینا.اشکالی(بازم حرفش قطع شد)
کوک. یا هیونگ به خاطر یه دختر من رو فروختی!اصلا بگیم عصبیم به خاطر(ته دستش رو روی دهن کوک گذاشت و به زور کوک رو برد بیرون اتاق)
نامجون پوفی از کلافگی کشید و گفت . جینا خودت رو نارحت نکن کمی واسش قبولی عضو جدید سخته یعنی مشکل تو نیستی قول می دم تا چند روز باهات بهتر برخورد کنه
جینا آروم سرش رو تکون داد ولی تو ذهنش کمی به خاطر ترد شدنش ناراحت بود که یهو پسرس که تموم مدت ساکت بهشون زول زده بود گفت
شوگا. هوم بهتره خودت رو ناراحت نکنی موش کوچولو(بم و دستش رو روش سر جینا گذاشت و رفت )
نامجون. اهم خب دیگه بهتره ما هم (جین و هوپی و نامی)بریم بیرون تا جینا کمی استراحت کنه و قبل این که بره یه چشمک زد به جینا و رفت
فلش بک ۱۵ دقیقه بعد
جینا رو کاناپه نشسته بود و داشت رمان می خوند که یهو.......
۸.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.