خدانگهدار البا

چپتر 0
روز اول مدرسه البا(دبیرستان سه بوم)
.
.
.
هعیی بیخیال چطور میتونه از آلبا خوشش بیاد اون حتی یه کره ای هم نیست
هعی احمق به تو ربطی اون از کی خوشش میاد.
اما اخه البا ادم معمولی نیست خیلیا میگم اون جن زده است تازه بهش قلدری هم میشه
.
.
.
روز سوم از دید چونگیو(کسی که مخفیانه البارو دوست داره)
هعیی توپ رو شوت بزن مردک
باز ای اونوو فاز گرفت لطفا بیخیال شو
یاااا منظورت چیه من خیلیم بازیم خوبه
اره اره حق با توعه
پففففف
.
.
.
از دید البا روز سی و سوم(تو ذهنش)
چرا چرا چرااا این تقصیر من نیست من فقط ادم معمولیم ولم کنین انقد راجبم حرف نزنین (گریه، و البته الان از اینجا به بعد داره با صدای بلند به قلدر ها میگه)
ولمم کنینن چرا درکم نمیکنین
چرا نمیزارین کمی راحت باشم، چرا زندگیمو تباهم کردین، ازتون متنفرم، متنفرم
امیدوارم وقتی دارید میمیرید با عذاب بمیرید
بمیرید عوضیا(گریه میکنه و از اونجا دور میشه)
.
.
.
خب بچه ها این فقط یه تیکه ی خیلییی کوتاه و خلاصه بود
ووووو باید بگم
چپتر های صفر همیشه یه مقدمه ی خیلی کوتاه و خلاصه هستن
فعلا تا حد امکان براتون خلاصه نویسی کردم
نتیجه گیری با خودتون که دوست دارید این رمان رو ادامه بدید یا نه
فعلااا🧸