فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part⁶⁸
چند ساعت بعد
ویو ا.ت
چشمامو باز کردام سرم خیلی درد میکرد
امدام بلند شم که دستام بسته بود
آخه چرا دستام بسته بود
توی خونه چی شد کی دستشو گرفت دم دهنم اخه؟
من کجام اصلا؟
ویو جونگکوک
۱ساعت شده فکر کنم دیگه ا.ت بیدار شده باشه
بلند شدم رفتم سمت اتاق در رو باز کردام
دیدم ا.ت بیداره داشت تقلا میکرد که منو دید دیگه تکون نخورد
ناخداگاه لبخندی روی لبم امد
ویو ا.ت
داشتم تقلا میکردام که در باز شد
جونگکوک آمد تو
دیگه تکون نخوردم
جونگکوک آمد نزدیکم کنار تخت پیشم نشست
بهم گفت...
_بیدار شدی خانم کوچولو
+من اینجا چیکار میکنم؟
_خب من بهت گفتم که جای نرو منتظرم باش ولی تو رفتی اگه نمی رفتی دیگه اینجا نبودی
+خودت مجبورم کردی که برم
_من مجبورت کرام که بری؟(اخم)
+دستام رو باز کن میخوام برم
_تو جایی نمیری تو مال منی بیبی
+من میخوام برم پیش دوستام(اخم)
_تو از این به بعد جایی نمیری دیگه پیش خودم میمونی(اخم)
+ههه...الان دیگه دوستام آمدن دیدن که من خونه نیستم نگران شدن شایدام تا الان به پلیس خبر دادن
_ههههه(جونگکوک میخنده)فکر کردی من فکر همه جارو نمیکنم دوستات الان فکر میکن که تو برگشتی کره
+چی داری میگی؟
_خب راستش با شماره خودت به دوستات از زبون خودت خبر دادم که دیگه دلت نمی خواد فرانسه بمونی یه کار خیلی مهم توی کره برات پیش انده برگشتی کره اوناهم یکم دیگه فرانسه می مونن
+تو چی داری؟چرا این کاررو کردی؟(اخم و عصبی)
_چیزی که مال منه فقط مال منه من هر چیزی رو که بخوام به دست میارم تو ام مال منی
part⁶⁸
چند ساعت بعد
ویو ا.ت
چشمامو باز کردام سرم خیلی درد میکرد
امدام بلند شم که دستام بسته بود
آخه چرا دستام بسته بود
توی خونه چی شد کی دستشو گرفت دم دهنم اخه؟
من کجام اصلا؟
ویو جونگکوک
۱ساعت شده فکر کنم دیگه ا.ت بیدار شده باشه
بلند شدم رفتم سمت اتاق در رو باز کردام
دیدم ا.ت بیداره داشت تقلا میکرد که منو دید دیگه تکون نخورد
ناخداگاه لبخندی روی لبم امد
ویو ا.ت
داشتم تقلا میکردام که در باز شد
جونگکوک آمد تو
دیگه تکون نخوردم
جونگکوک آمد نزدیکم کنار تخت پیشم نشست
بهم گفت...
_بیدار شدی خانم کوچولو
+من اینجا چیکار میکنم؟
_خب من بهت گفتم که جای نرو منتظرم باش ولی تو رفتی اگه نمی رفتی دیگه اینجا نبودی
+خودت مجبورم کردی که برم
_من مجبورت کرام که بری؟(اخم)
+دستام رو باز کن میخوام برم
_تو جایی نمیری تو مال منی بیبی
+من میخوام برم پیش دوستام(اخم)
_تو از این به بعد جایی نمیری دیگه پیش خودم میمونی(اخم)
+ههه...الان دیگه دوستام آمدن دیدن که من خونه نیستم نگران شدن شایدام تا الان به پلیس خبر دادن
_ههههه(جونگکوک میخنده)فکر کردی من فکر همه جارو نمیکنم دوستات الان فکر میکن که تو برگشتی کره
+چی داری میگی؟
_خب راستش با شماره خودت به دوستات از زبون خودت خبر دادم که دیگه دلت نمی خواد فرانسه بمونی یه کار خیلی مهم توی کره برات پیش انده برگشتی کره اوناهم یکم دیگه فرانسه می مونن
+تو چی داری؟چرا این کاررو کردی؟(اخم و عصبی)
_چیزی که مال منه فقط مال منه من هر چیزی رو که بخوام به دست میارم تو ام مال منی
۷.۰k
۰۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.