بقیه تک پارتی جیک
ویو_راوی : ا.ت و دوستش رفتن خونه ا.ت و ناهار خوردن حقوقشون که اومد باهم رفتن مرکز خرید که دوربین جدید بخرن
ا.ت : هی سهیون(دوستش) اینو نگا خوشگل نیس؟
سهیون : خیلی خوشگله مدل جدیدم هست
ا.ت : همینو میخرم
ویو_جیک : صبح بادیگارد یکی از عکاسا رو هل داد واون دختر افتاد و دوربینش خورد شد دلم براش سوخت مردم چپ چپ نگاهش میکردن اونم دویید رفت باید پیداش کنم و از طرف بادیگارد ازش معذرت خواهی کنم
جیک : هیسونگی هیووونگ
هیسونگ : بلععع
جیک : میای بریم مرکز خریددد؟
هیسونگ : چرااا؟
جیک : میخام لگو جدید بخرم
هیسونگ : پولشو خودت میدیا
جیک : باشه
ویو_ا.ت : داشتیم توی مرکز خرید میگشتیم که دوتا از ممبرای انهایپنو دیدم باورم نمیشد جیک و هیسونگ چند متر باهام فاصله داشتن و بادیگارد هم نداشتن میخاستم باهاشون سلام کنم ولی روم نمیشد آخه صبح دیده بودن شوت شدم کف زمین
ویو_جیک : باورم نمیشد همون دختره جلوم وایساده مثل اینکه دوربین جدید خریده بود اونقدرم عصبانی بنظر نمیومد حالا که نگاهش میکنم خیلی خوشگله
دوستان بریم برای پارت سه پدرصگ خیلی طولانی شددد
ا.ت : هی سهیون(دوستش) اینو نگا خوشگل نیس؟
سهیون : خیلی خوشگله مدل جدیدم هست
ا.ت : همینو میخرم
ویو_جیک : صبح بادیگارد یکی از عکاسا رو هل داد واون دختر افتاد و دوربینش خورد شد دلم براش سوخت مردم چپ چپ نگاهش میکردن اونم دویید رفت باید پیداش کنم و از طرف بادیگارد ازش معذرت خواهی کنم
جیک : هیسونگی هیووونگ
هیسونگ : بلععع
جیک : میای بریم مرکز خریددد؟
هیسونگ : چرااا؟
جیک : میخام لگو جدید بخرم
هیسونگ : پولشو خودت میدیا
جیک : باشه
ویو_ا.ت : داشتیم توی مرکز خرید میگشتیم که دوتا از ممبرای انهایپنو دیدم باورم نمیشد جیک و هیسونگ چند متر باهام فاصله داشتن و بادیگارد هم نداشتن میخاستم باهاشون سلام کنم ولی روم نمیشد آخه صبح دیده بودن شوت شدم کف زمین
ویو_جیک : باورم نمیشد همون دختره جلوم وایساده مثل اینکه دوربین جدید خریده بود اونقدرم عصبانی بنظر نمیومد حالا که نگاهش میکنم خیلی خوشگله
دوستان بریم برای پارت سه پدرصگ خیلی طولانی شددد
۶.۴k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.