بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
چنان چه اگر آمار ازدواج طلاق تهران که اکثریت با تشیع است، با آمار ازدواج و طلاق استانبول که اکثریت با اهل سنت است، قیاس شود، شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.
خ)-مسئله ازدواج مجدد، به هر دلیلی نیز همین طور است. مثلاً در اعراب برای اهل تشیع و تسنن ازدواج مجدد، خیلی طبیعی است، البته شدت و ضعف مرتبه دارد و به هیچ وجه نمی شود این رفتار را میان اهل تسنن عرب در مصر با اهل تسنن عرب در فلسطین مقایسه نمود.
البته ازدواج مجدد در میان اهل تسنن بیشتر رایج بوده و هست و الزامی ندارد که دلیل آن حتماً مذهبی باشد.
اگر یک سنی در شهر ازمیر در ترکیه ازدواج مجدد کند، درست مثل ازدواج مجدد در تهران است و غوغایی به پا میشود - اما اگر یک سنی یا شیعه الاذیق ترکیه یا در تونس یا کویت دو همسر داشته باشد، این طور نیست. همین طور شما مشاهده میکنید که یک سنی در منطقه دیاربکر - کردستان ترکیه، ازدواج میکند و دختر جوان را دو سال نزد خانواده خودش رها کرده و برای کار به آلمان میرود و هیچ اتفاقی نمیافتد.اما اگر یک سنّی در ژوهانسبوگ افریقای جنوبی یا همان شهر استبانبول ترکیه این کار را بکند،کارحتماً به اختلاف و طلاق کشیده میشود.
د) -به زندگی روستاییان اعم از شیعه و سنّی که هنوز بر اساس فرهنگ و آداب خود زندگی میکنند نگاه کنید. اغلب کارهای سنگین زندگی با زنان است، حتی در برخی از عشایر، وقتی زن وضع حمل میکند، فرزندش را به پشت می بندد و بدون اندک استراحتی به دنبال زراعت و چوپانی روزمرهاش میرود و مرد در خانه یا چادر خود مینشیند و چپق میکشد و دیگران برای او کاچی و آش میبرند تا تقویت شود.
خُب این کجایش اسلامی است که بخواهد به مذاهب نیز مربوط باشد؟ اما هیچ اتفاقی هم نمیافتد. ولی در تهران یا استانبول، ممکن است یک خانم به خاطر این که مراسم جشن نامزدی، یا عقد، یا سالگرد تولد یا سالروز ازدواجش آن طور که میخواسته برگزار نشده، طلاق بگیرد. چنان چه در یک جامعه یا میان اقوامی طلاق نکوهیده است، در برخی جوامع حتی مد و سبب شخصیت کاذب و تفاخر هم میشود.
پس،همه فرهنگها ورفتارهای به دین و مذهب برنمیگردد و اتفاقاً بسیاری از ناهنجاری ها به خاطر فاصله گرفتن از آموزه های دینی و مذهبی چه در تشیع و چه در تسنن پیش می آید(پایان)
پاسخ قسمت دوم :
چنان چه اگر آمار ازدواج طلاق تهران که اکثریت با تشیع است، با آمار ازدواج و طلاق استانبول که اکثریت با اهل سنت است، قیاس شود، شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.
خ)-مسئله ازدواج مجدد، به هر دلیلی نیز همین طور است. مثلاً در اعراب برای اهل تشیع و تسنن ازدواج مجدد، خیلی طبیعی است، البته شدت و ضعف مرتبه دارد و به هیچ وجه نمی شود این رفتار را میان اهل تسنن عرب در مصر با اهل تسنن عرب در فلسطین مقایسه نمود.
البته ازدواج مجدد در میان اهل تسنن بیشتر رایج بوده و هست و الزامی ندارد که دلیل آن حتماً مذهبی باشد.
اگر یک سنی در شهر ازمیر در ترکیه ازدواج مجدد کند، درست مثل ازدواج مجدد در تهران است و غوغایی به پا میشود - اما اگر یک سنی یا شیعه الاذیق ترکیه یا در تونس یا کویت دو همسر داشته باشد، این طور نیست. همین طور شما مشاهده میکنید که یک سنی در منطقه دیاربکر - کردستان ترکیه، ازدواج میکند و دختر جوان را دو سال نزد خانواده خودش رها کرده و برای کار به آلمان میرود و هیچ اتفاقی نمیافتد.اما اگر یک سنّی در ژوهانسبوگ افریقای جنوبی یا همان شهر استبانبول ترکیه این کار را بکند،کارحتماً به اختلاف و طلاق کشیده میشود.
د) -به زندگی روستاییان اعم از شیعه و سنّی که هنوز بر اساس فرهنگ و آداب خود زندگی میکنند نگاه کنید. اغلب کارهای سنگین زندگی با زنان است، حتی در برخی از عشایر، وقتی زن وضع حمل میکند، فرزندش را به پشت می بندد و بدون اندک استراحتی به دنبال زراعت و چوپانی روزمرهاش میرود و مرد در خانه یا چادر خود مینشیند و چپق میکشد و دیگران برای او کاچی و آش میبرند تا تقویت شود.
خُب این کجایش اسلامی است که بخواهد به مذاهب نیز مربوط باشد؟ اما هیچ اتفاقی هم نمیافتد. ولی در تهران یا استانبول، ممکن است یک خانم به خاطر این که مراسم جشن نامزدی، یا عقد، یا سالگرد تولد یا سالروز ازدواجش آن طور که میخواسته برگزار نشده، طلاق بگیرد. چنان چه در یک جامعه یا میان اقوامی طلاق نکوهیده است، در برخی جوامع حتی مد و سبب شخصیت کاذب و تفاخر هم میشود.
پس،همه فرهنگها ورفتارهای به دین و مذهب برنمیگردد و اتفاقاً بسیاری از ناهنجاری ها به خاطر فاصله گرفتن از آموزه های دینی و مذهبی چه در تشیع و چه در تسنن پیش می آید(پایان)
۲۵۵
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.