شروع فیک خرگوش انسان نما
Anthropomorphic rabbit#
امرزو داشتم از شرکت بر میگشتم سوار ماشین شدم راه افتادم طرف خونه رسیدم خونه وارد خونه شدم و کیف و لباسم رو در آوردم رفتم که دنبال خرگوشمبگردم اما پیداش نکردم
ا.ت= باز کجا قائم شدی خرگوش ناقلا جونگ کوک کجایی
ی هو دیدم دوتا گوش با نمک از یر مبل در آومد
ا.ت= ی ناقلا پس زیر مبل بودی پیدات کردم
رفتم سراغ قفس جونگ کوک و سبد غذاش رو در آوردم و توش چندتا هویج گذاشتم که دیدم جونگ کوک پیداش شد رفت یک راست سراغ هویج ها اولین روز که جونگ کوک رو دیدم خیلی زرنگ و باهوش بود همیشه زرنگ بود عین ی انسان رفتار میکرد گاهی اوغات شک میکردم نکنه جونگ کوک انسان باشه که گوشیم زنگ خورد
ا.ت= الو سلام رئیس
رئیس = سلام خانم لی میخواستم بگم برای فردا جلسه داریم از اونجای که شما یکی از بهتراین کارکنای ما هستید میخواستم شنا فردا اونجا حضور داشتهباشید
ا.ت= چشم رئیس فقد چه ساعتی هست
رئیس = فردا ساعت 4:30 هستش
ا.ت= چشم رئیس
بعداز خداحافظی با رئیس دیدم جونگ کوک پشتم وایساده داره با اون دوتا تیله مشکی منو نگاه میکنه میدونستم چرا اینجوری نگاه میکنه
ا.ت= ای ناقلا دوباره هویج میخوای
با این حرفم یکی از گوش های جونگ کوک افتاد
ا.ت= باشه ناقلا الان دوباره بهت هویج میدم
به جونگ کوک هویج دادم خورد بعد از روی زمین بلندش کردم و و گذاشتم توی قفسش و خودم هم رفتم توی اتاقم لباس هامو عوض کردم و مسواک زدم و رفتم توی تختم خوابیدم
نویسنده:لوران
خوب بچه ها اینم پارت یک خرگوش انسان نما امیدوارم خوشتون بیاد 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭
امرزو داشتم از شرکت بر میگشتم سوار ماشین شدم راه افتادم طرف خونه رسیدم خونه وارد خونه شدم و کیف و لباسم رو در آوردم رفتم که دنبال خرگوشمبگردم اما پیداش نکردم
ا.ت= باز کجا قائم شدی خرگوش ناقلا جونگ کوک کجایی
ی هو دیدم دوتا گوش با نمک از یر مبل در آومد
ا.ت= ی ناقلا پس زیر مبل بودی پیدات کردم
رفتم سراغ قفس جونگ کوک و سبد غذاش رو در آوردم و توش چندتا هویج گذاشتم که دیدم جونگ کوک پیداش شد رفت یک راست سراغ هویج ها اولین روز که جونگ کوک رو دیدم خیلی زرنگ و باهوش بود همیشه زرنگ بود عین ی انسان رفتار میکرد گاهی اوغات شک میکردم نکنه جونگ کوک انسان باشه که گوشیم زنگ خورد
ا.ت= الو سلام رئیس
رئیس = سلام خانم لی میخواستم بگم برای فردا جلسه داریم از اونجای که شما یکی از بهتراین کارکنای ما هستید میخواستم شنا فردا اونجا حضور داشتهباشید
ا.ت= چشم رئیس فقد چه ساعتی هست
رئیس = فردا ساعت 4:30 هستش
ا.ت= چشم رئیس
بعداز خداحافظی با رئیس دیدم جونگ کوک پشتم وایساده داره با اون دوتا تیله مشکی منو نگاه میکنه میدونستم چرا اینجوری نگاه میکنه
ا.ت= ای ناقلا دوباره هویج میخوای
با این حرفم یکی از گوش های جونگ کوک افتاد
ا.ت= باشه ناقلا الان دوباره بهت هویج میدم
به جونگ کوک هویج دادم خورد بعد از روی زمین بلندش کردم و و گذاشتم توی قفسش و خودم هم رفتم توی اتاقم لباس هامو عوض کردم و مسواک زدم و رفتم توی تختم خوابیدم
نویسنده:لوران
خوب بچه ها اینم پارت یک خرگوش انسان نما امیدوارم خوشتون بیاد 🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭🍭
۳.۴k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.