فیک
فیک
فیک وقتی اکسو و بی تی اس و استری کیدز سرت دعوا می کنن . پارت ۵ (آخر)
(ویو ات)
صبح از خواب بیدار شدم و رفتم برای خودم قهوە درست کنم ولی زنگ در خورد دیدم سوهو و سهونن درو باز کردم کە سوهو: ترو خدا بیا پیش لوهان ، لوهان حالش خوب نیست منم سریع لباس پوشیدم و رفتم اتاق لوهان قفل بود از همە خواستم تو خونه نباشن رفتم در زدم گفتم : لوهان منم دوست صمیمیت کە درو باز کرد و پرتم کرد رو تخت لبمو با تشنگی می بوسید دیگە داشتم خفە میشدم بهش ضربە زدم کە بعد از چند ثانیە ازم جدا شد لوهان : ات من از وقتی دیدمت دیونت شدم . تعجب کردە بودم
(پایان ویو ات )
(ویو لوهان )
دیروز یە نفر از طرف ناشناس عکس ات و چانگبین کە باهم در حال سکس در بار بودن دیگە داشتم میمردم پس گفتم زندگی بدون ات ارزش ندارە پس مست کردم و شیشەی مشروب رو بالا دادم و شکستم کنار شاە رگم قرار دادم اومدم بزام کە ات امد با تشنگی لبشو بوسیدم وبلخرە بهش اعتراف کردم وازواج کردیم
(پایان ویو لوهان)
(ویو ات)
روز عروسی چانگبین با نامزدش اومد خوش حالم کە همە بدون آسیب دارن زندگی میکنن ....
و پایان
فیک وقتی اکسو و بی تی اس و استری کیدز سرت دعوا می کنن . پارت ۵ (آخر)
(ویو ات)
صبح از خواب بیدار شدم و رفتم برای خودم قهوە درست کنم ولی زنگ در خورد دیدم سوهو و سهونن درو باز کردم کە سوهو: ترو خدا بیا پیش لوهان ، لوهان حالش خوب نیست منم سریع لباس پوشیدم و رفتم اتاق لوهان قفل بود از همە خواستم تو خونه نباشن رفتم در زدم گفتم : لوهان منم دوست صمیمیت کە درو باز کرد و پرتم کرد رو تخت لبمو با تشنگی می بوسید دیگە داشتم خفە میشدم بهش ضربە زدم کە بعد از چند ثانیە ازم جدا شد لوهان : ات من از وقتی دیدمت دیونت شدم . تعجب کردە بودم
(پایان ویو ات )
(ویو لوهان )
دیروز یە نفر از طرف ناشناس عکس ات و چانگبین کە باهم در حال سکس در بار بودن دیگە داشتم میمردم پس گفتم زندگی بدون ات ارزش ندارە پس مست کردم و شیشەی مشروب رو بالا دادم و شکستم کنار شاە رگم قرار دادم اومدم بزام کە ات امد با تشنگی لبشو بوسیدم وبلخرە بهش اعتراف کردم وازواج کردیم
(پایان ویو لوهان)
(ویو ات)
روز عروسی چانگبین با نامزدش اومد خوش حالم کە همە بدون آسیب دارن زندگی میکنن ....
و پایان
۸.۹k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.