پارت ۱۹ قسمت دوم
اون شناسنامه رو برداشتم
کوک. از الان دیگه تو واسهی مافیا بودن کیم ا.تی تا وقتی که ۱۸ سالت بشه اما توی دنیای عادی همون جئون ا.تی اوکی؟ و راستی هر سفر خارجی که خواستی بری با کیم ا.ت میری
ا.ت. باشه
کوک. از جیمین به خاطر نزدیک شدن به پدرش استفاده نکن. اون گناهی نداره. شما دوتا عشق خیلی بزرگیو تجربه میکنین میدونم. آخرین خواستم ازت اینه که همون ا.تی بمون که قبل از مرگم بودی. فقط جلوی بقیه تضاهر به بی رحم بودن کن اما بی رحم نشو. میدونم که جک قراره منو بکشه و تو تا الان حتما خیلی شکنجش کردی. از اونجایی که میدونه تو خواهر منی پس واست خطرناکه. دیگه شکنجش نده چون میدونم میخوای با زجر بمیره اما بهت گفتم بی رحم نشو. تنها کاری که میتونی بکنی اینه که بکشیش تا واست دردسر نشه. وقتی ۱۸ سالت شد خودتو به بقیه معرفی کن و بگو جئون جانگکوک مرده اما الان نه. ۲ سال باید صبر کنی و از این به بعد به کای اعتماد کن. میدونستم اون خیلی بیشتر از جک معتمد تره اما جکو انتخاب کردم. اینو بدون که کای هرگز بهت دروع نمیگه. خیلی دوست دارم آبجی کوچولو. خدافظ
فیلم تموم شد. دوباره زدم رو فیلم که باز شه اما باز نشد. وایسا ببینم. فیلمه پاک شد. یعنی چی؟
کل عمارت رو گشتم و همه جاشو دیدم. رفتم توی یه اتاقی که فقط کنابخونه بود. اما کتابا همشون یه رنگ و یه شکل بود. یکیشونو اومدم بردارم که یه در باز شد. اون درو باز کردم و رفتم تو. رسیدم به یه اتاقی که توش یه قاب عکس خیلی خیلی بزرگ به دیوار زده شده بود. عکس من بود. کوک یعنی منو اینقدر دوس داشتی و خودم خبر نداشتم. از اونجا اومدم بیرون. آخرین اتاق رو هم دیده بودم. رفتم خونهی خودمون. رفتم تو و دیدم هیچ آثاری از کوک نیست. دیدن این صحنه خیلی عصبیم کرده بود. رفتم و نوبایلمو برداشتم. دیدم جیمین زنگ زده. بهش زنگ زدم.
جیمین. ا.ت کجا بودی خیلی نگرانم کردی
ا.ت. ببخشید جیمین خیلی خسته بودن یه قرص خوردم تا الان خواب بودم.
جیمین. حدس بزن چی شده؟
ا.ت. چی شده؟
جیمین. سهاممو فروختمم ( با خوشحالی )
ا.ت. ایوللل ( خوشحالی )
جیمین. بیا شامو با هم بریم بیرون
ا.ت. باشه الان ساعت چنده؟
جیمین. ساعت ۷ عصره. ۸ آماده باش بیا دم در
ا.ت. باشه
جیمین. پس میبینمت
ا.ت. اوکی خدافظ
جیمین. خدافظ
رفتم و یه دوش ۳۰ مینی گرفتم. از حموم اومدم بیرون و آماده شدم. موهامو باز گذاشتم. یکم پایین موهامو قبلا قرمز گرده بودم واسه همین یه لباس قرمز همرنگش پوشیدم و کفشامو پام کردم. ( لباس ا.ت اسلاید بعد ) آرایش نمیکردم معمولا و فقط فر مژه زدم. ساعتو نگاه کردم ۸ بود. رفتم پایین
کوک. از الان دیگه تو واسهی مافیا بودن کیم ا.تی تا وقتی که ۱۸ سالت بشه اما توی دنیای عادی همون جئون ا.تی اوکی؟ و راستی هر سفر خارجی که خواستی بری با کیم ا.ت میری
ا.ت. باشه
کوک. از جیمین به خاطر نزدیک شدن به پدرش استفاده نکن. اون گناهی نداره. شما دوتا عشق خیلی بزرگیو تجربه میکنین میدونم. آخرین خواستم ازت اینه که همون ا.تی بمون که قبل از مرگم بودی. فقط جلوی بقیه تضاهر به بی رحم بودن کن اما بی رحم نشو. میدونم که جک قراره منو بکشه و تو تا الان حتما خیلی شکنجش کردی. از اونجایی که میدونه تو خواهر منی پس واست خطرناکه. دیگه شکنجش نده چون میدونم میخوای با زجر بمیره اما بهت گفتم بی رحم نشو. تنها کاری که میتونی بکنی اینه که بکشیش تا واست دردسر نشه. وقتی ۱۸ سالت شد خودتو به بقیه معرفی کن و بگو جئون جانگکوک مرده اما الان نه. ۲ سال باید صبر کنی و از این به بعد به کای اعتماد کن. میدونستم اون خیلی بیشتر از جک معتمد تره اما جکو انتخاب کردم. اینو بدون که کای هرگز بهت دروع نمیگه. خیلی دوست دارم آبجی کوچولو. خدافظ
فیلم تموم شد. دوباره زدم رو فیلم که باز شه اما باز نشد. وایسا ببینم. فیلمه پاک شد. یعنی چی؟
کل عمارت رو گشتم و همه جاشو دیدم. رفتم توی یه اتاقی که فقط کنابخونه بود. اما کتابا همشون یه رنگ و یه شکل بود. یکیشونو اومدم بردارم که یه در باز شد. اون درو باز کردم و رفتم تو. رسیدم به یه اتاقی که توش یه قاب عکس خیلی خیلی بزرگ به دیوار زده شده بود. عکس من بود. کوک یعنی منو اینقدر دوس داشتی و خودم خبر نداشتم. از اونجا اومدم بیرون. آخرین اتاق رو هم دیده بودم. رفتم خونهی خودمون. رفتم تو و دیدم هیچ آثاری از کوک نیست. دیدن این صحنه خیلی عصبیم کرده بود. رفتم و نوبایلمو برداشتم. دیدم جیمین زنگ زده. بهش زنگ زدم.
جیمین. ا.ت کجا بودی خیلی نگرانم کردی
ا.ت. ببخشید جیمین خیلی خسته بودن یه قرص خوردم تا الان خواب بودم.
جیمین. حدس بزن چی شده؟
ا.ت. چی شده؟
جیمین. سهاممو فروختمم ( با خوشحالی )
ا.ت. ایوللل ( خوشحالی )
جیمین. بیا شامو با هم بریم بیرون
ا.ت. باشه الان ساعت چنده؟
جیمین. ساعت ۷ عصره. ۸ آماده باش بیا دم در
ا.ت. باشه
جیمین. پس میبینمت
ا.ت. اوکی خدافظ
جیمین. خدافظ
رفتم و یه دوش ۳۰ مینی گرفتم. از حموم اومدم بیرون و آماده شدم. موهامو باز گذاشتم. یکم پایین موهامو قبلا قرمز گرده بودم واسه همین یه لباس قرمز همرنگش پوشیدم و کفشامو پام کردم. ( لباس ا.ت اسلاید بعد ) آرایش نمیکردم معمولا و فقط فر مژه زدم. ساعتو نگاه کردم ۸ بود. رفتم پایین
۵.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.