♢رنگ خون♢
♢رنگ خون♢
^P①⓪^
_______________________________
~ویو ا.ت~
صبح با دل درد بدی بیدار شدم لباسامو پوشیدم و رفتم دستشویی و کارای لازمو کردم تهیونگو لیسا خونه نبودن و من تنها بودم رفتم صبونه خوردمو یه دوش 30 مینی گرفتم و موهامو خشک کردمو نشستم رو مبل و رفتم تو گوشیم که بعد چند مین گوشیم زنگ خورد یونا بود جواب دادم
+الو یونا
~سلام ا.ت چطوری چند روزه ازت خبری نیست
+خوبم تو خوبی
~اوهوم ا.ت امروز میای بریم بیرون
+دوست داشتم بهش بگم آره ولی دلم خیلی درد میکرد پس گفتم: عوم یونا من امروز نمیتونم بیام یه روز دیگه میام
~عه خب باشه پس خدافظ
+خدافظ (قطع کردم) یهو دلم خیلی بیشتر درد گرفتو حالم بد شد سریع دویدم دستشویی و بالا اوردم حالم خیلی بد بودو سرم گیج میرفت زنگ زدم تهیونگ ولی جواب نداد سریع اماده شدمو رفتم دکتر وقتی رسیدم رفتم نوبت گرفتمو منتظر شدم بعد چند مین نوبتم شد رفتم تو (علامت دکتر £)
+سلام
£سلام لطفا بشینید (محض اطلاع دکتره زنه ذهنای کثیفتونو بشورین 🗿✋🏻)
£خب مشکلتون چیه
+من امروز حالم بد شدمو....(مثلا داره حالشو میگه )
£آها خب من براتون یه آزمایش خون مینویسم بعدم کاغذو داد بهم و بعد خدافظی رفتم آزمایش دادم پرستاره گفت تا یه هفته دیگه جوابش میاد منم رفتم خونه و بعد عوض کردن لباسم رفتم یکم خوابیدم
^P①⓪^
_______________________________
~ویو ا.ت~
صبح با دل درد بدی بیدار شدم لباسامو پوشیدم و رفتم دستشویی و کارای لازمو کردم تهیونگو لیسا خونه نبودن و من تنها بودم رفتم صبونه خوردمو یه دوش 30 مینی گرفتم و موهامو خشک کردمو نشستم رو مبل و رفتم تو گوشیم که بعد چند مین گوشیم زنگ خورد یونا بود جواب دادم
+الو یونا
~سلام ا.ت چطوری چند روزه ازت خبری نیست
+خوبم تو خوبی
~اوهوم ا.ت امروز میای بریم بیرون
+دوست داشتم بهش بگم آره ولی دلم خیلی درد میکرد پس گفتم: عوم یونا من امروز نمیتونم بیام یه روز دیگه میام
~عه خب باشه پس خدافظ
+خدافظ (قطع کردم) یهو دلم خیلی بیشتر درد گرفتو حالم بد شد سریع دویدم دستشویی و بالا اوردم حالم خیلی بد بودو سرم گیج میرفت زنگ زدم تهیونگ ولی جواب نداد سریع اماده شدمو رفتم دکتر وقتی رسیدم رفتم نوبت گرفتمو منتظر شدم بعد چند مین نوبتم شد رفتم تو (علامت دکتر £)
+سلام
£سلام لطفا بشینید (محض اطلاع دکتره زنه ذهنای کثیفتونو بشورین 🗿✋🏻)
£خب مشکلتون چیه
+من امروز حالم بد شدمو....(مثلا داره حالشو میگه )
£آها خب من براتون یه آزمایش خون مینویسم بعدم کاغذو داد بهم و بعد خدافظی رفتم آزمایش دادم پرستاره گفت تا یه هفته دیگه جوابش میاد منم رفتم خونه و بعد عوض کردن لباسم رفتم یکم خوابیدم
۸.۲k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.