p 1
وقتی فقط دوست بودین :
🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐
ایملدا: سلام داداشییی
نامجون : سلام عزیزمممم( بغل کردن)
ایملیا: منم اینجاما
ایملدا: سلام خواهریییی ( دوباره بغل کردن)
ایملدا: مامان بابا کجان؟
نامجون : اونا رفتن سر کارشون بیا صبحانه بخوریم بریم مدرسه دیر میشه
ایملدا: باشه بابا
( بعد از صبحانه خوردن و رسیدن به مدرسه )
ایملدا: سلام بز کوهی
رزی: سلام شتر دو کوهاندار 🐫
ایملدا: باشه حالا بیا بشینیم ببینم میدونستی امتحان داریم دیگه شنبه یعنی امروز
رزی: اره بابا ولی خدایی میخوام لفت بدم از این زندگی دیگه ها اااااااا
جیمین: عااا ایملدا...ببخشید
ایملدا: بله عاااا جیمین توییی ببخشید ندیدمت
جیمین: اوو ....نه اشکالی نداره فقط میشه یه درخواستی کنم ؟؟؟.....
ایملدا: اره ...
جیمین: خب ببین میخوام زنگ تفریح بیای به پشت بوم میشه ؟
ایملدا: اوکی
جیمین: مرسی & امیدوارم نظرم رو قبول کنه&
رزی: پسر خوبیه بیشتر باهاش فقط بگذورون
ایملدا: باشه بابا😂
معلم : خب خب بچها کتاب ها همه جمع فقط زیر دستی هاتون رو در بیارید که من بگه هارو بدم
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
ایملدا : زیادم سخت نبودا
رزی : اره بابا
( زنگ تفریح بالا پشت بوم)
ایملدا: جیمیناااا
جیمین: عاااا اومدی
ایملدا: نه روحمه که داره پرواز میکنه دیگه !
جیمین: خب حالا
ایملدا : حالا چی میخواستی بگی
جیمین: میشه امروز و با خانوادت به خونه ی ما بیای ؟
ایملدا: اوهوم باشه فردا تعتیل رسمیه پس لزومی نداره نه بگم
جیمین : مرسییییییی
ایملدا: بریم پایین
جیمین : اره بریم
🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
( خونه )
ایملدا: اوماااا اپاااااا
مامان بورا : بلههه
تهیونگ: بلهههه دختر قشنگم
ایملدا: بابایی ( رفت رو پای بابای نازنینینش )
تهیونگ : بله پرنسسم
ایملدا: بابا جیمین گفت امروز خونشون دعوتیم بریم؟
تهیونگ: امممم خب باشه اول بزار به عمو کوک زنگ بزنم
تهیونگ : الووو سلام داداش گلم خوبی سلامتی؟ زنو پچه خوبن ؟ اره خدارو شکر همه خوبن اره داداش این ایملدا میگه امروز جیمین جان به ایملدا گفته امروز رو بیایم خونه شما میگم اگه مزاحمیتی اجاد نمیکنیم و راسته بیایم
کوک: ارا بابا خودم اصلو به جیمین گفتم به ایملدا جان بگه اره اره بیاین رحمت چیه زحمت میدین😐 یعنی همون اره بیاین ساعت شیش اینا خوبه بیاین ۱۲ شب تشیف ببرین
تهیونگ : اها اها باشه باشه قربان شما خدافظ ..... زن ....بچها .... ساعت شیش اماده کنید همگی خونه کوک
مامان : باشههه
🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐🫐
ایملدا: سلام داداشییی
نامجون : سلام عزیزمممم( بغل کردن)
ایملیا: منم اینجاما
ایملدا: سلام خواهریییی ( دوباره بغل کردن)
ایملدا: مامان بابا کجان؟
نامجون : اونا رفتن سر کارشون بیا صبحانه بخوریم بریم مدرسه دیر میشه
ایملدا: باشه بابا
( بعد از صبحانه خوردن و رسیدن به مدرسه )
ایملدا: سلام بز کوهی
رزی: سلام شتر دو کوهاندار 🐫
ایملدا: باشه حالا بیا بشینیم ببینم میدونستی امتحان داریم دیگه شنبه یعنی امروز
رزی: اره بابا ولی خدایی میخوام لفت بدم از این زندگی دیگه ها اااااااا
جیمین: عااا ایملدا...ببخشید
ایملدا: بله عاااا جیمین توییی ببخشید ندیدمت
جیمین: اوو ....نه اشکالی نداره فقط میشه یه درخواستی کنم ؟؟؟.....
ایملدا: اره ...
جیمین: خب ببین میخوام زنگ تفریح بیای به پشت بوم میشه ؟
ایملدا: اوکی
جیمین: مرسی & امیدوارم نظرم رو قبول کنه&
رزی: پسر خوبیه بیشتر باهاش فقط بگذورون
ایملدا: باشه بابا😂
معلم : خب خب بچها کتاب ها همه جمع فقط زیر دستی هاتون رو در بیارید که من بگه هارو بدم
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
ایملدا : زیادم سخت نبودا
رزی : اره بابا
( زنگ تفریح بالا پشت بوم)
ایملدا: جیمیناااا
جیمین: عاااا اومدی
ایملدا: نه روحمه که داره پرواز میکنه دیگه !
جیمین: خب حالا
ایملدا : حالا چی میخواستی بگی
جیمین: میشه امروز و با خانوادت به خونه ی ما بیای ؟
ایملدا: اوهوم باشه فردا تعتیل رسمیه پس لزومی نداره نه بگم
جیمین : مرسییییییی
ایملدا: بریم پایین
جیمین : اره بریم
🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
( خونه )
ایملدا: اوماااا اپاااااا
مامان بورا : بلههه
تهیونگ: بلهههه دختر قشنگم
ایملدا: بابایی ( رفت رو پای بابای نازنینینش )
تهیونگ : بله پرنسسم
ایملدا: بابا جیمین گفت امروز خونشون دعوتیم بریم؟
تهیونگ: امممم خب باشه اول بزار به عمو کوک زنگ بزنم
تهیونگ : الووو سلام داداش گلم خوبی سلامتی؟ زنو پچه خوبن ؟ اره خدارو شکر همه خوبن اره داداش این ایملدا میگه امروز جیمین جان به ایملدا گفته امروز رو بیایم خونه شما میگم اگه مزاحمیتی اجاد نمیکنیم و راسته بیایم
کوک: ارا بابا خودم اصلو به جیمین گفتم به ایملدا جان بگه اره اره بیاین رحمت چیه زحمت میدین😐 یعنی همون اره بیاین ساعت شیش اینا خوبه بیاین ۱۲ شب تشیف ببرین
تهیونگ : اها اها باشه باشه قربان شما خدافظ ..... زن ....بچها .... ساعت شیش اماده کنید همگی خونه کوک
مامان : باشههه
۶.۳k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.