دختری با موی صورتی پارت ۱۲
آنیا : من و بکی داشتیم حرف میزدیم که دامیان و امیل و دنیل اومدند سلام کردیم و رفتیم سر کلاس
(کلاس)
معلم : بچه ها امروز نمرات رو روی تخته ی حیاط زدن زنگ تفری برید نمره ها تون ببنید و کسانی که جزو ۱۰ نفر اول هستند استلا میگیرند ، خوب درس رو شروع میکنیم
(۱ ساعت بعد)
معلم : خوب بچه ها درس تموم شد و درضم آنیا پاشو تخته رو پاک کن
آنیا : چشم
دامیان : دیدم آنیا داره تخته رو پاک میکنه و چون دستش به بالای تخته نمی رسید داشت می پریدو دامنش هی میرف بالا و تمام پسرا به آنیا خیره شده بودن ، من غیرتی و عصبانی شدم و رفتم بالای تخته رو پاک کردم و یه چشم غره به پسرا رفتم
آنیا : داشتم تخته رو پاک میکردم و چون دستم به بالای تخته نمیرسید مجبور شدم بپرم و بعد حضور یک نفر پشتم حس کردم .....اون دامیان بود ، تخته پاکونو از من گرفت و تخته رو پاک کرد .
(حیاط مدرسه )
آنیا : رفتیم روی تخته رپ دیدیم- دامیان نفر ۲- شده بکی ۴ - من هم نفر 6 ما سه نفر استلا میگیریم ولی امیل ۱۵ - دنیل ۱۴ شدن ، منو و دامیان رو صدا زدت ....بله ما جزو دانشورای سلطنتی شدیم ولی چون بکی ۷ تا استلا داشت نتونست بیاد بیش من و دامیان
دامیان : این شانس خوبی برای نزدیک شدن به آنیا هست
مدیر : بیاین تا بهتون بگم کلاستون کجاس
دامیان و آنیا : چشم
آنیا : وارد یه تالار بزرگ شدیم ....................
بقیش برای پارت ۱۳ گل های گلخونه🌹🌷
(کلاس)
معلم : بچه ها امروز نمرات رو روی تخته ی حیاط زدن زنگ تفری برید نمره ها تون ببنید و کسانی که جزو ۱۰ نفر اول هستند استلا میگیرند ، خوب درس رو شروع میکنیم
(۱ ساعت بعد)
معلم : خوب بچه ها درس تموم شد و درضم آنیا پاشو تخته رو پاک کن
آنیا : چشم
دامیان : دیدم آنیا داره تخته رو پاک میکنه و چون دستش به بالای تخته نمی رسید داشت می پریدو دامنش هی میرف بالا و تمام پسرا به آنیا خیره شده بودن ، من غیرتی و عصبانی شدم و رفتم بالای تخته رو پاک کردم و یه چشم غره به پسرا رفتم
آنیا : داشتم تخته رو پاک میکردم و چون دستم به بالای تخته نمیرسید مجبور شدم بپرم و بعد حضور یک نفر پشتم حس کردم .....اون دامیان بود ، تخته پاکونو از من گرفت و تخته رو پاک کرد .
(حیاط مدرسه )
آنیا : رفتیم روی تخته رپ دیدیم- دامیان نفر ۲- شده بکی ۴ - من هم نفر 6 ما سه نفر استلا میگیریم ولی امیل ۱۵ - دنیل ۱۴ شدن ، منو و دامیان رو صدا زدت ....بله ما جزو دانشورای سلطنتی شدیم ولی چون بکی ۷ تا استلا داشت نتونست بیاد بیش من و دامیان
دامیان : این شانس خوبی برای نزدیک شدن به آنیا هست
مدیر : بیاین تا بهتون بگم کلاستون کجاس
دامیان و آنیا : چشم
آنیا : وارد یه تالار بزرگ شدیم ....................
بقیش برای پارت ۱۳ گل های گلخونه🌹🌷
۱.۴k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.