باز آمدم فکر ترا آب و گل کنم
باز آمدم فکر ترا آب و گل کنم
مادر اجازه است کمی درد دل کنم
مادر اجازه است که چیزی بگویم
از حسی دردناک مریضی بگویم
از حسی درد ناک خودم کودک خرت
اصلا بلایی بد شده این بچه بر سرت
هر گز بنایی کاز امیدت نبوده ام
دستی به روی موی سفیدت نبوده ام
مادر ببین که در به دری عادتم شده
شب ها شراب و لندغری عادتم شده
شب ها و روز ها شد من خانه نیستم
اصلا به زندگی سر سوزن نه نیستم
مادر اجازه است کمی درد دل کنم
مادر اجازه است که چیزی بگویم
از حسی دردناک مریضی بگویم
از حسی درد ناک خودم کودک خرت
اصلا بلایی بد شده این بچه بر سرت
هر گز بنایی کاز امیدت نبوده ام
دستی به روی موی سفیدت نبوده ام
مادر ببین که در به دری عادتم شده
شب ها شراب و لندغری عادتم شده
شب ها و روز ها شد من خانه نیستم
اصلا به زندگی سر سوزن نه نیستم
۲.۵k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.