𝐿𝑒𝑔𝑒𝓃𝒹𝒶𝓇𝓎 𝓂𝒶𝑔𝒾𝒸 𝒫 2
𝐿𝑒𝑔𝑒𝓃𝒹𝒶𝓇𝓎 𝓂𝒶𝑔𝒾𝒸 𝒫 2
ات ویو؛
رسیدم قصر کارم تو کتابخونه نیم ساعتم طول نکشید .فقط می خواستم اون کتاب عجیب قریب و بخونم . نمیدونم چرا ولی یه حس عجیبی بهم دس میداد.
کتابو باز کردم نوشته بود اگه این کتابو باز کردی دیگه راه برگشتی نداری
متوجه حرفش نشدم اصلا یعنی چی کدوم راه برگشت صفحه بعدشو ورق زدم نوشته بود از افسانه های دور سرزمینی به نام سرزمین افسانه جادو وجود داشت همه ی مردم فک میکردن این فقط و فقط یه افسانس اما به باور و اعتقاد انسان ها بستگی داره .
هوففف یعنی چی یعنی من الان وارد یه بازی شدم😂
صفحه بعدو باز کردم یه ورد نوشته بود گفت اگه اینو چند بار بخونی وارد اون سرزمین میشی
ودففف آخه این کتابخونه بوده یعنی این همه انسان زحمت نکشیدن اینو بخونن.جالبهಠ_ಠ
خب من از بس کجنجاو بودم نشستم اون ورد و خوندم( آخه تو بی کاری نشستی خوندی -_-)
الان دوساعتی میشه من دارم این ورد و میخونم که هیچ اتفاق خاصی نیفتاد فک کنم مردمو ایسگا کردنಠ︵ಠ
یه بار دیگه این ورد و جدی تر خوندم نمیدونم چی شد ولی یه دفعه چشام سیاهی رفت و بی هوش شدم.
شرط
لایک ۴۰
follow:100
ات ویو؛
رسیدم قصر کارم تو کتابخونه نیم ساعتم طول نکشید .فقط می خواستم اون کتاب عجیب قریب و بخونم . نمیدونم چرا ولی یه حس عجیبی بهم دس میداد.
کتابو باز کردم نوشته بود اگه این کتابو باز کردی دیگه راه برگشتی نداری
متوجه حرفش نشدم اصلا یعنی چی کدوم راه برگشت صفحه بعدشو ورق زدم نوشته بود از افسانه های دور سرزمینی به نام سرزمین افسانه جادو وجود داشت همه ی مردم فک میکردن این فقط و فقط یه افسانس اما به باور و اعتقاد انسان ها بستگی داره .
هوففف یعنی چی یعنی من الان وارد یه بازی شدم😂
صفحه بعدو باز کردم یه ورد نوشته بود گفت اگه اینو چند بار بخونی وارد اون سرزمین میشی
ودففف آخه این کتابخونه بوده یعنی این همه انسان زحمت نکشیدن اینو بخونن.جالبهಠ_ಠ
خب من از بس کجنجاو بودم نشستم اون ورد و خوندم( آخه تو بی کاری نشستی خوندی -_-)
الان دوساعتی میشه من دارم این ورد و میخونم که هیچ اتفاق خاصی نیفتاد فک کنم مردمو ایسگا کردنಠ︵ಠ
یه بار دیگه این ورد و جدی تر خوندم نمیدونم چی شد ولی یه دفعه چشام سیاهی رفت و بی هوش شدم.
شرط
لایک ۴۰
follow:100
۶.۷k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.