𝔓𝔞𝔯𝔱②

بالاخره‌اون‌مدرسه‌ی‌کوفتی‌تموم‌شد‌
به‌خونه‌برگشتی‌که‌از‌در‌نرفتیه‌بودی‌داخل‌‌که‌مادرت‌اومد‌
/مدرسه‌چطور‌بود‌؟
+عالی‌بود‌بازم‌مثل‌همیشه
/ببینم‌نکنه‌بازم‌اون‌جونگکوک‌و‌دارودستش‌اذیتت‌کردن
+خُ...خُ...خب
/همینطوره‌نه‌اصلا‌ازش‌خوشم‌نمیادمگه‌اخه‌چی‌داره‌که‌کل‌
دخترایه‌مدرسه‌دنبالشن
/اه‌ایناروبیخیال‌بیا‌داخل‌یکم‌غذا‌درست‌کردم‌بخور
+باشه
ولی‌مادرات/ت‌نمیدونست‌خودشم‌جزوی‌ازهمون‌دخترایه‌
مدرسس‌درسته‌زیاد‌گیر‌نبود‌ولی‌وقتی‌میخواست‌بهش‌گیر‌
بده‌بدجوری‌گیر‌میداد‌ودلیلایه‌مسخره‌میاورد
"شب"
وارد‌اتاق‌خوابش‌شد‌و‌پرید‌رویه‌تختش‌گوشیشد‌برداشت‌و
گالری‌رو‌باز‌کرد‌و‌عکساشو‌دوباره‌مرور‌کرد
+چرا‌وقتی‌برام‌قلدری‌میکنه‌باید‌دوسش‌داشته‌باشم‌یعنی‌
اون‌ازم‌متنفره
ویادتیکه‌هایی‌افتاد‌که‌بهش‌انداخته‌بود
*حالا کار به تیکه هاش ندارین*
"صبح"
به‌زور‌از‌زمین‌بلند‌شدم‌‌سروصورتمو‌یه آب‌زدم‌یه‌لقمه‌کوفت‌کردم‌و‌دوباره‌رفتم‌
مدرسه‌وارد‌کلاس‌شدم‌که‌بازم‌دیدمشون‌ولی‌بی‌تفاوت‌
نشستم‌سرجام
عجیب‌بود‌امروز‌کاریم‌نداشتن
معلم‌اومد‌ودرسشو‌داد‌زنگ‌خورد‌،دوباره‌رفتیم‌غذاخوری
من‌غذام‌زودتر‌تموم‌شد‌برایه‌اینکه‌دست‌و‌صورتمو‌تمیزکنم
رفتم‌دستشویی‌کارم‌که‌تموم‌شد‌اومدم‌بیرون‌که‌کسی‌منو
محکم‌به‌دیوارکوبید‌و‌یه‌دستشو‌گذاشت‌رو‌شونم‌چسبوندم‌
به‌دیوار
+توکی‌هستی؟!
×یه‌مزاحم‌تنها!
صورتش‌رو‌طرفت‌صورتت‌که‌کسی‌ازپشت‌به‌عقب‌کشیدش
-داری‌چیکارمیکنی!
×کوک..هعی‌پسر‌تو‌دیگه‌نه
-منظورت‌چیه‌من‌دیگه‌نه‌میخوای‌بکشیش
×براتوخیلی‌مهمه‌که‌یه‌هرزه‌بمیره
-چی‌گفتی(حرصی)
ویه‌مشت‌کبوند‌تو‌دهنش
رویه‌پسره‌نشست‌وتامیخوردزدش
صدایه‌داد‌پسره‌خیلی‌بلندبود‌میترسیدم‌کسی‌بیاد
باصدایی‌که‌ازته‌چاه‌میمومد‌گفتم
+تروخدا‌ولش‌کن‌
ولی‌نمیشنید
+کووووووووووووووووک
ولی‌بازم‌نشنید
سمتش‌رفتم‌وجایه‌پسره‌جلوش‌نشستم
که‌قیافشو‌دیدم
یجوری‌حالت‌اعصبانیو‌گریه‌داشت
از‌سرو‌صورتش‌عرق‌میچکید‌و‌کنترلشو‌از‌دست‌داده‌بود
ازدستاش‌گرفتم‌وبازور‌کشیدمش‌عقب
وجلوشو‌گرفتم
+آرووم‌باشش
یعنی‌سرمن‌انقدداغ‌کرده‌بود

این‌داستان‌ادامه‌دارد..؟!