سر تک تک خودکارهایت را بوسیدم نمی دانم چند بار آن هارا به
سر تکتک خودکارهایت را بوسیدم نمیدانم چند بار آن هارا به لبانت رسانده ای!
من همانم که با پای پیاده به آسمان رفته ام ،خطر کرده ام ، بوسه نهاده ام بر پیکر ابر های مخملی ، تا ببارد بر تنت بوسه هایم! و تو همانی که دست اورا گرفته ای تا گرم شوی ، تا با آغوش گرم حصارم گیری !قسم به چشمانت نمیخواهم که این آغوش گرم را ، بیا زیر باران زیر اغوش های سرد و تن سوز جولان بوسه دهیم و تب عشق کنیم.
جمعه ۷ دی چهارصدو سه
برای تو #بادامِ من!
من همانم که با پای پیاده به آسمان رفته ام ،خطر کرده ام ، بوسه نهاده ام بر پیکر ابر های مخملی ، تا ببارد بر تنت بوسه هایم! و تو همانی که دست اورا گرفته ای تا گرم شوی ، تا با آغوش گرم حصارم گیری !قسم به چشمانت نمیخواهم که این آغوش گرم را ، بیا زیر باران زیر اغوش های سرد و تن سوز جولان بوسه دهیم و تب عشق کنیم.
جمعه ۷ دی چهارصدو سه
برای تو #بادامِ من!
۲۲۸
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.