چند پارتی کوک
پارت ۳
کوک: جیمین من بر میگردم به اون بنگ کص* کش بگو که من برگشتم..خداحافظ*
****
پرستار: بهش آرامش بخش زدم یکم بخوابه
ا/ت: مرسی
دکتر: دیگه میتونید مرخص شید فقط مراقب باشید دیگه ناراحت نشه براش مضره
ا/ت: چشم.. به جونگ کوک پیام دادم که ما برگشتیم خونه*
* صبح*
کوک: رمز در رو زدم و وارد خونه شدم که دیدم ا/ت و جونگ یول تشک انداختن تو هال و خوابیدن..تا دست چسب خورده جونگ یول رو دیدم قلبم طاقت نیاورد و بغلشون کردم*
ا/ت: عع اومدی سلام
کوک: سلام..گردنشو بوسیدم*
ا/ت: دلم..
* جونگ یول تا جونگ کوک رو دید زد زیر گریه*
کوک: بوس بارون کردن* ایی واییی گوگولی مننن جیگررر مننن سلامم اوفف خداا ( بغلش کردم).. بیا پدر پسری بگردیم..
ا/ت: خسته ای؟!
کوک: عیبی نداره زود میام*
کوک: جیمین من بر میگردم به اون بنگ کص* کش بگو که من برگشتم..خداحافظ*
****
پرستار: بهش آرامش بخش زدم یکم بخوابه
ا/ت: مرسی
دکتر: دیگه میتونید مرخص شید فقط مراقب باشید دیگه ناراحت نشه براش مضره
ا/ت: چشم.. به جونگ کوک پیام دادم که ما برگشتیم خونه*
* صبح*
کوک: رمز در رو زدم و وارد خونه شدم که دیدم ا/ت و جونگ یول تشک انداختن تو هال و خوابیدن..تا دست چسب خورده جونگ یول رو دیدم قلبم طاقت نیاورد و بغلشون کردم*
ا/ت: عع اومدی سلام
کوک: سلام..گردنشو بوسیدم*
ا/ت: دلم..
* جونگ یول تا جونگ کوک رو دید زد زیر گریه*
کوک: بوس بارون کردن* ایی واییی گوگولی مننن جیگررر مننن سلامم اوفف خداا ( بغلش کردم).. بیا پدر پسری بگردیم..
ا/ت: خسته ای؟!
کوک: عیبی نداره زود میام*
۳۴.۴k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.