خیانت
بعد از اون روز به اسرار زیاد دختر تهیونگ تصمیم گرفت که امروز ناهار رو بیرون بخورن
وارد رستوران شدن
نشستن و غذا سفارش دادن
سکوتی عظیم بینشون بود
دختر سکوت رو شکست
+خب کارا چطوره
جوابی نشینید
+حالت خوب هس پیش اعضا خوش میگذره
_عا اره
@بفرمایید غذاتون
+عا مرسی
دختر پسر غذاشون خوردن و پسر بدون اینکه حساب کنه کارتش رو گذاشت رو میز و از رستوران بیرو رفت
دختر بغض کرد
غذارو حساب کرد و دید پسر منتظرشع
بدون توجه و همسرش شروع کرد به راه رفتن
پسر وقتی دید با ماشین نزدیکش شد
_سوار میشی عزیزم
چشمای دختر از گریه قرمز شده بود
صداش گرفته بود و توش پر درد بود
صداش رو صاف کرد
+عا نه میخوام راه برم(لرزون)
_باشه چاگی
+خدافظ
پسر رفت
بعد رفت پسر بارون شدیدی شروع به ریختن کرد
دخترک خوشحال بود که تنها نبود
خوشحال بود که یکی داره براش گریه میکنه
درسته شاید آسمون و پرنده ها هم دلشون برای دختر سوخت
نیمه شب بود دختر برگشت خونه
دید کسی خونه نیس
گریه اش اوج گرفت
که دید همسرش از حموم اومد بیرون
_چیشده
دختر دید گند زده شروع کرد به پوشوندن ماجرا
+تو راه یه گربه جلو چشمام له شد(بغض)
_ترسیدم اشکال نداره
رفت اتاق
وارد رستوران شدن
نشستن و غذا سفارش دادن
سکوتی عظیم بینشون بود
دختر سکوت رو شکست
+خب کارا چطوره
جوابی نشینید
+حالت خوب هس پیش اعضا خوش میگذره
_عا اره
@بفرمایید غذاتون
+عا مرسی
دختر پسر غذاشون خوردن و پسر بدون اینکه حساب کنه کارتش رو گذاشت رو میز و از رستوران بیرو رفت
دختر بغض کرد
غذارو حساب کرد و دید پسر منتظرشع
بدون توجه و همسرش شروع کرد به راه رفتن
پسر وقتی دید با ماشین نزدیکش شد
_سوار میشی عزیزم
چشمای دختر از گریه قرمز شده بود
صداش گرفته بود و توش پر درد بود
صداش رو صاف کرد
+عا نه میخوام راه برم(لرزون)
_باشه چاگی
+خدافظ
پسر رفت
بعد رفت پسر بارون شدیدی شروع به ریختن کرد
دخترک خوشحال بود که تنها نبود
خوشحال بود که یکی داره براش گریه میکنه
درسته شاید آسمون و پرنده ها هم دلشون برای دختر سوخت
نیمه شب بود دختر برگشت خونه
دید کسی خونه نیس
گریه اش اوج گرفت
که دید همسرش از حموم اومد بیرون
_چیشده
دختر دید گند زده شروع کرد به پوشوندن ماجرا
+تو راه یه گربه جلو چشمام له شد(بغض)
_ترسیدم اشکال نداره
رفت اتاق
۶.۱k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.