پارت ۴:)
پارت ۴:)
هوسوک که چون یه رپر زیرزمینی و ویروس خوشحالی توی مدرسست، همه جیهوپ صداش میکنن
سه تایی مشغول حرف زدن بودن تا اینکه چراغ های سالن اجتماعات خاموش و
چراغ های روی سن روشن شد. جلسه ی معارفه شروع شده بود مدیر مدرسه بنگشی هیوک که معرف حضور همه بود شروع کرد قوانین و
سیاستهای مدرسه رو یادآوری کردن همچنین توضیح داد که سیستم
رتبه بندی مدرسه چطوری کار میکنه که به دلیل خیلی مشخصی
حوصله ی همه ی دانش آموزها رو سر برده بود ولی جونگکوک خیلی
مشتاقانه گوش میداد و نمیخواست هیچکدوم از جزئیات رو از دست بده
جلسه معارفه چند دقیقه طول کشید سالن ساکت بود بعضی ها آهسته با
دوستهاشون حرف میزدن و بعضی ها هم انقدر بیحوصله شده بودن که
خوابشون برده بود یکدفعه در سالن باز شد و نور بیرون داخل سالن
تاریک تابید همه برگشتن تا ببینن کیه که همچین ورود باشکوه و نمایشی ای داره جونگکوک هم سرش رو برگردوند تا ببینه کی وارد شده یک
دانش آموز بود احتملا هم سن خودش یا یک سال بزرگتر با موهای
ژولیده ی بوری که به نارنجی، قرمز میزد قیافه ای که برای جونگکوک
خیلی آشنا بود..
حتی مدیر هم کمابیش مبهوت ورود شگفت انگیز اون دانش آموز شده بود
صدای پچ پچ دانش آموزا تو سالن داشت بال میگرفت دخترا با نگاه های
شیطنت آمیزشون به پسری که باعث به وجود اومدن اون وز وزه توی مراسم
معارفه شده بود نگاه میکردن پسر توی راهروی سالن و به سمت چند تا
صندلی خالی راه افتاد همه ی جمعیت بهش زل زده بودن و با نگاهشون
دنبالش میکردن اون پسر حتی جونگکوک هم مجذوب خودش کرده
بود برای همین پرسید:
- اون... اون کیه؟
جیهوپ جواب داد:
+اسمش ویه!
- قیافش برام آشناست...
جیهوپ با خنده گفت:
- شاید وقتی داشته یه بنده خدا رو یه گوشه ای ناکار میکرده دیدیش!
- شاید همون پسریه که امروز صبح دیدمش...
جونگکوک ساکت شد و همچنان به اون پسر خیره موند
جین گفت: کوکی ی چیزی بهت میگم دوست داری بذار پای نصیحت... دور و بر این یارو نرو، اون هیچی نیست جز یه عوضی که سرش درد میکنه واسه خرابکاری...
کوکی آروم گفت:
- آره... حتما... مطمئن باش... هیونگ..
....
مشخص بود که پسری که تو ردیف صندلی های خالی و توی راهروی
جونگ کوک نشسته بود حسابی ذهن جونگ کوک رو به هم ریخته.
بنگشی هیوک دوباره شروع کرد:
-دانش آموزان لطفا سکوت رو رعایت کنید....خب برگردیم به مطلبی که
داشتیم میگفتیم...
نظر فراموش نشه گای😘❤
هوسوک که چون یه رپر زیرزمینی و ویروس خوشحالی توی مدرسست، همه جیهوپ صداش میکنن
سه تایی مشغول حرف زدن بودن تا اینکه چراغ های سالن اجتماعات خاموش و
چراغ های روی سن روشن شد. جلسه ی معارفه شروع شده بود مدیر مدرسه بنگشی هیوک که معرف حضور همه بود شروع کرد قوانین و
سیاستهای مدرسه رو یادآوری کردن همچنین توضیح داد که سیستم
رتبه بندی مدرسه چطوری کار میکنه که به دلیل خیلی مشخصی
حوصله ی همه ی دانش آموزها رو سر برده بود ولی جونگکوک خیلی
مشتاقانه گوش میداد و نمیخواست هیچکدوم از جزئیات رو از دست بده
جلسه معارفه چند دقیقه طول کشید سالن ساکت بود بعضی ها آهسته با
دوستهاشون حرف میزدن و بعضی ها هم انقدر بیحوصله شده بودن که
خوابشون برده بود یکدفعه در سالن باز شد و نور بیرون داخل سالن
تاریک تابید همه برگشتن تا ببینن کیه که همچین ورود باشکوه و نمایشی ای داره جونگکوک هم سرش رو برگردوند تا ببینه کی وارد شده یک
دانش آموز بود احتملا هم سن خودش یا یک سال بزرگتر با موهای
ژولیده ی بوری که به نارنجی، قرمز میزد قیافه ای که برای جونگکوک
خیلی آشنا بود..
حتی مدیر هم کمابیش مبهوت ورود شگفت انگیز اون دانش آموز شده بود
صدای پچ پچ دانش آموزا تو سالن داشت بال میگرفت دخترا با نگاه های
شیطنت آمیزشون به پسری که باعث به وجود اومدن اون وز وزه توی مراسم
معارفه شده بود نگاه میکردن پسر توی راهروی سالن و به سمت چند تا
صندلی خالی راه افتاد همه ی جمعیت بهش زل زده بودن و با نگاهشون
دنبالش میکردن اون پسر حتی جونگکوک هم مجذوب خودش کرده
بود برای همین پرسید:
- اون... اون کیه؟
جیهوپ جواب داد:
+اسمش ویه!
- قیافش برام آشناست...
جیهوپ با خنده گفت:
- شاید وقتی داشته یه بنده خدا رو یه گوشه ای ناکار میکرده دیدیش!
- شاید همون پسریه که امروز صبح دیدمش...
جونگکوک ساکت شد و همچنان به اون پسر خیره موند
جین گفت: کوکی ی چیزی بهت میگم دوست داری بذار پای نصیحت... دور و بر این یارو نرو، اون هیچی نیست جز یه عوضی که سرش درد میکنه واسه خرابکاری...
کوکی آروم گفت:
- آره... حتما... مطمئن باش... هیونگ..
....
مشخص بود که پسری که تو ردیف صندلی های خالی و توی راهروی
جونگ کوک نشسته بود حسابی ذهن جونگ کوک رو به هم ریخته.
بنگشی هیوک دوباره شروع کرد:
-دانش آموزان لطفا سکوت رو رعایت کنید....خب برگردیم به مطلبی که
داشتیم میگفتیم...
نظر فراموش نشه گای😘❤
۱۴.۶k
۰۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.