🍷وقتی مافیا بود🍷 part :۱۲

که یهو صدای زنگ اومد
؛من میرم درو باز کنم
+.....

؛سلام ارباب
_ا.ت کو؟
؛در اتاق نشیمن هستند قربان
ویو کوک•
رفتم بیرون می‌خواستیم امروز مواد رو تحویل بگیرم و اونی که داشت به ما می‌فروخت دشمن من بود (علامت کای دشمن کوک«)
«سلا آقای جئون 😏
_ببند دهنتو بارا کجان
«نه دیگه نشد من پول نمی‌خوام
_چی زر میزنی پس چی میخوای
«اوم شاید اون هرزه ی توی عمارتت
_دست بهش نمیزنی فهمیدی (عربده)
«خواهیم دید که ازت میگیرمش یا نه جئون امشب منتظرم باش
باید زود برم پیش ا.ت اگر چیزیش بشه چی ؟

برگشتم خونه یه راست رفتم پیش ا.ت
_اجوماا
؛بله ارباب
_اگر در زمان پریود رابطه داشته باشه چی میشه
؛دل درد شدیدی میگیرین و خون زیادی ازشون خارج میشه
_مهم نیست همین الان ا.ت رو آماده کن برای عملیات
؛چ..چشم
+اما مگه..
_مگه اجوما قوانینو بهت نگفت
+بله
_‌پس خفه
من میرم حموم اجوما اماده شد بیارش
؛چشم ارباب
کوک رفت
+ا..اجوما من الان دل درد و کمر درد دارم آخه...
؛دخترم می‌دونم می‌دونم سخته اما فکر کنم دشمنای ارباب یچی بهش گفتن که ارباب میخواد هرچه زودتر تورو مال خودش کنه پس توی حموم فقط همراهی کن ارباب رو باشه
+.....ب...باشه
بچه ها اسمات بنویسم ؟؟
حمایت پلیز