pretty savage part 9

(ته یه مشت به چونه ی الکس و زد و بیهوشش کرد )

جنی : خب کار من تمومه اطلاعات و گرفتم بریم

ته : باشه بریم

(که یهو دو نفر از افراد الکس اومدن تا بعد ما نگهبانی بدن )

شماره ۱ : شما اینجا چیکار میکنین چرا سر پستتون نیستین ؟🤨

شماره ۲ : میدونین این کارتون چه مجازاتی داره ؟؟😠

جنی : عههه واقعا ؟
میگم تهیونگ ، بیا ازشون عذر خواهی کنیم 😔😕

ته : ارههه حتما 😔🙏🏻

جنی و تهیونگ : 😈☠👊🏻👊🏻
(جنی و ته اون دو تا رو زدن و داغون کردن بعد رفتن...)


ته : رسیدیم... این عمارت ماست اطلاعات و به پدرم بدیم کارمون تموم میشه . کار کردن باهات خوب بود هر چند مثل بچه ها با هم دعوا می‌گرفتیم ... گربه ی وحشی 😂

جنی : منظورت چیه تو مثل بچه رفتار میکردی و با من در میوفتادی خرس گنده😐😂

ته : بس کنننن اصلا من تسلیمم😂🤝🏻

جنی : اوکی 😌😂🤝🏻


آقای کیم : به‌به بلاخره اومدین ...😳 چ...چی ؟

* آقای کیم ویو *

منشی بهم گفت که تهیونگ و همکارش اومدن و کارشون تموم شد ، منم با عجله رفتم تا ازشون بپرسم چطور پیش رفت و بعد با همکار تهیونگ آشنا بشم و به عمارت دعوت شون کنم ، ولی وقتی چهره ی اون دختر رو دیدم شکه شدم... یعنی ممکنه ؟؟؟😳


۱۰ تا لایک
۵ تا کامنت