🕷پارت سوم عشق تلخ🥀
🕷پارت سوم عشق تلخ🥀
چرا اینقدر بهم گیر میدم که ازدواج کنم.هق..هق...هق
داشتم همینجور با خودم کلنجار می رفتم که متوجه دستی رو شونم شدم!
برگشتم دیدم شوگا هه!
_ببین نمی خوام بترسونمت ولی توی نامه مادر وصیت شده با دختر دوستش توباید ازدواج کنی اسمش کیم جنی هه و تاحالا چندبار خواسته بیاد پیشت ولی موفق نشده توهم که وضعیت رو میدونی بهتره نخ بهش بدی و مخشو بزنی و باهاش قرار بگذاری!وگرنه......
منم داد زدم و با حالت گریه گفتم:وگرنه چییییییییی!!؟؟
_همینش زیاد متوجه شدی برو بخواب فردا تولد پدر هست پس بهتره خونسرد باشی همینش اوضاع اون شرکت رو میدونی!
اشکام رو پاک کردم و مسواک زدم و جین رو پرت کردم بیرون و گذاشتمش توی تختش.
لباس خواب رو پوشیدم و رفتم بخوابم.
(صبح روز بعد)
<بومممممم💥💥💥>
آخخخخخخ!!! کمرم چخبر شده؟
این دیگه صدای چیه؟؟؟
*اگر کمکم نکنی برات بد تموم میشه!!!
×تو فکر میکنی کی هستی؟؟؟
*تو کل خانواده رو از هم پاشیدی و میگی کی هستممممم من باید بهت بگم تو کی هستیییی؟؟؟؟؟
×چرا چرت و پرت میگی؟میای خونه من و بعدش تهمت میزنی واقعا که!!!
*درکل اون پسرت از این به بعد مال من میشه!
×تو چطور می تونی همچین حرفی بزنی خفه شوووووو!!!!!!!
اییییی اینجا چه خبرهه؟
×پ..پسرم برگرد توی اتاقت!زودددد
*خوب شد اومدی ته کوچولوی من(لبخند خبیثی زد بهش)
ع..ع..ممم..و.. ت..و این..جا چ...کار میکنی؟(با لکنت)
×فرار کنننننننن زوددد(با داد)
من ترسیدم و از خونه رفتم بیرون و نفس نفس میزدم.
*پسرا وقتش هست برید و بگیریدش خودم پیش عموتون هستم
$اما بابا اون تهیونگ که کاری ...
*خفه شو و زود بیارینش.
$چش..مم
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
چرا اینقدر بهم گیر میدم که ازدواج کنم.هق..هق...هق
داشتم همینجور با خودم کلنجار می رفتم که متوجه دستی رو شونم شدم!
برگشتم دیدم شوگا هه!
_ببین نمی خوام بترسونمت ولی توی نامه مادر وصیت شده با دختر دوستش توباید ازدواج کنی اسمش کیم جنی هه و تاحالا چندبار خواسته بیاد پیشت ولی موفق نشده توهم که وضعیت رو میدونی بهتره نخ بهش بدی و مخشو بزنی و باهاش قرار بگذاری!وگرنه......
منم داد زدم و با حالت گریه گفتم:وگرنه چییییییییی!!؟؟
_همینش زیاد متوجه شدی برو بخواب فردا تولد پدر هست پس بهتره خونسرد باشی همینش اوضاع اون شرکت رو میدونی!
اشکام رو پاک کردم و مسواک زدم و جین رو پرت کردم بیرون و گذاشتمش توی تختش.
لباس خواب رو پوشیدم و رفتم بخوابم.
(صبح روز بعد)
<بومممممم💥💥💥>
آخخخخخخ!!! کمرم چخبر شده؟
این دیگه صدای چیه؟؟؟
*اگر کمکم نکنی برات بد تموم میشه!!!
×تو فکر میکنی کی هستی؟؟؟
*تو کل خانواده رو از هم پاشیدی و میگی کی هستممممم من باید بهت بگم تو کی هستیییی؟؟؟؟؟
×چرا چرت و پرت میگی؟میای خونه من و بعدش تهمت میزنی واقعا که!!!
*درکل اون پسرت از این به بعد مال من میشه!
×تو چطور می تونی همچین حرفی بزنی خفه شوووووو!!!!!!!
اییییی اینجا چه خبرهه؟
×پ..پسرم برگرد توی اتاقت!زودددد
*خوب شد اومدی ته کوچولوی من(لبخند خبیثی زد بهش)
ع..ع..ممم..و.. ت..و این..جا چ...کار میکنی؟(با لکنت)
×فرار کنننننننن زوددد(با داد)
من ترسیدم و از خونه رفتم بیرون و نفس نفس میزدم.
*پسرا وقتش هست برید و بگیریدش خودم پیش عموتون هستم
$اما بابا اون تهیونگ که کاری ...
*خفه شو و زود بیارینش.
$چش..مم
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۵.۶k
۱۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.