فیک
#فیک
از نفرت به عشق
from hate to love
Part:7
میفهمه که تمه ان خونه براش خیلی آشناس ولی چیزی یادش نمیاد
بعد یک دفعه متوجه ی یک چیز نرمی میشه که به پاش میخوره
بعد نگاه میکنه میبینه یه سگه یه سگ بزرگ
ولی هانا چون یک ذره مست بود نمیتونه درست سگ رو ببینه چون چشاش تار میدید
ولی کلی سگه رو ناز میکنه و سگه هم انگار هانا رو میشناخته باهاش میسازه
بعد هانا میره رو مبل میشینه و به اطراف خونه نگاه میکنه
و سعی میکنه یادش بیاد که کی اینجا اومده...
بعد کوک میاد تو پزیرایی
ویو هانا🤍
بعد از اینکه کوک لباسش رو عوض کرد(نکته چون لباسش عوض شده بود هانا اینطور گفت) از اتاقش بیرون میاد و روبه رو ی من میشینه
یه سکوت جوِ خونه رو گرفته بود
هانا پیش خودش فکر کرد که اگه
مثل دفعه های قبل با داد صحبت کنه کوک جوابش رو نمیده بخاطر همین تصمیم گرفت که با آرامش باهاش صحبت کنه
از نفرت به عشق
from hate to love
Part:7
میفهمه که تمه ان خونه براش خیلی آشناس ولی چیزی یادش نمیاد
بعد یک دفعه متوجه ی یک چیز نرمی میشه که به پاش میخوره
بعد نگاه میکنه میبینه یه سگه یه سگ بزرگ
ولی هانا چون یک ذره مست بود نمیتونه درست سگ رو ببینه چون چشاش تار میدید
ولی کلی سگه رو ناز میکنه و سگه هم انگار هانا رو میشناخته باهاش میسازه
بعد هانا میره رو مبل میشینه و به اطراف خونه نگاه میکنه
و سعی میکنه یادش بیاد که کی اینجا اومده...
بعد کوک میاد تو پزیرایی
ویو هانا🤍
بعد از اینکه کوک لباسش رو عوض کرد(نکته چون لباسش عوض شده بود هانا اینطور گفت) از اتاقش بیرون میاد و روبه رو ی من میشینه
یه سکوت جوِ خونه رو گرفته بود
هانا پیش خودش فکر کرد که اگه
مثل دفعه های قبل با داد صحبت کنه کوک جوابش رو نمیده بخاطر همین تصمیم گرفت که با آرامش باهاش صحبت کنه
۴.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.