چند پارتی کوک
پارت ۲
ا/ت: برای اینکه آروم بشم یه نفس عمیق کشیدم و برای خودم یک لیوان آب ریختم
* فلش بک*
کوک: براش بوس پروازی فرستادم و در اتاق تمرینمو بستم و رفتم از شعر های جدیدم کپی بگیرم ( با پرینتر) و گذاشتمش تو کشو میزم بعد کاغذم سر خورد و افتاد کنار دیوار*اه..ول کن بعدا برش میدارم
*پایان فلش بک *
کوک: کشور رو باز کردم* واییی من چیکار کردم..( بدو بدو رفتم آشپزخونه)..ا/ت..من...( یه کاغذ رو میز بود)
"بابت کاغذ باطله متاسفم من میرم دکتر حالم خوب نیست تاشب برمیگردم
دوست دارم ا/ت"
کوک: ( بغض) من بهش آسیب زدم..( با شنیدن صدای برخورد ماشین با شی ای رشته افکارم شکست و رفتم خیابون تا ببینم چخبره* ا/تتتت بیدارشوو..لطفااا ( گریه)
* یک ساعت بعد*
نامی: نگران نباش دکتر گفت خوب میشه!
جیمین: نامجون راست میگه ا/ت شی قویه
ادمین: بذارید کتابمو بخونمم میخوام تمومش کنم بخاطر همین شرط میذارم😂
ا/ت: برای اینکه آروم بشم یه نفس عمیق کشیدم و برای خودم یک لیوان آب ریختم
* فلش بک*
کوک: براش بوس پروازی فرستادم و در اتاق تمرینمو بستم و رفتم از شعر های جدیدم کپی بگیرم ( با پرینتر) و گذاشتمش تو کشو میزم بعد کاغذم سر خورد و افتاد کنار دیوار*اه..ول کن بعدا برش میدارم
*پایان فلش بک *
کوک: کشور رو باز کردم* واییی من چیکار کردم..( بدو بدو رفتم آشپزخونه)..ا/ت..من...( یه کاغذ رو میز بود)
"بابت کاغذ باطله متاسفم من میرم دکتر حالم خوب نیست تاشب برمیگردم
دوست دارم ا/ت"
کوک: ( بغض) من بهش آسیب زدم..( با شنیدن صدای برخورد ماشین با شی ای رشته افکارم شکست و رفتم خیابون تا ببینم چخبره* ا/تتتت بیدارشوو..لطفااا ( گریه)
* یک ساعت بعد*
نامی: نگران نباش دکتر گفت خوب میشه!
جیمین: نامجون راست میگه ا/ت شی قویه
ادمین: بذارید کتابمو بخونمم میخوام تمومش کنم بخاطر همین شرط میذارم😂
۱۶.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.