پارت ۱۴
پارت ۱۴
بعد رفتم به گلا آب بدم خیلی حال میداد رو تاپ نشستم ویه عالمه عکس گرفتم داشتم عکسارو نگاه میکردم که توی یکی از عکسا جیمین بغلم بود پشت شدم دیدم که
ویو جیمین
رفتم دنبال ات که داشت عکس از خودش میگرفت منم نگاهش میکردم
ویو ات
دیدم جیمین گفت
- این عکسارو برای کی میفرستی...عصبی..
+ به تو چه تو هرزه میاری من چیزی میگم اهان راستی من یه خدمت کارم به من چه ارباب میشه امروز برم بیرون
_ نخیر و اینکه برای کی میخواستی بفرستی
+ دوست پسرم .....با یه نیش خند.....
که جیمین یه سیلی به ات زد که ات رفت از خونه بیرون و قیافه جیمین میخندید
+ الو سلام میا ..علامت میا یادم نی...
* سلام ات خانم یه رنگی به ما زد
+اره دیگه بیا بریم بیرون
* اوکی
بعد رفتم به گلا آب بدم خیلی حال میداد رو تاپ نشستم ویه عالمه عکس گرفتم داشتم عکسارو نگاه میکردم که توی یکی از عکسا جیمین بغلم بود پشت شدم دیدم که
ویو جیمین
رفتم دنبال ات که داشت عکس از خودش میگرفت منم نگاهش میکردم
ویو ات
دیدم جیمین گفت
- این عکسارو برای کی میفرستی...عصبی..
+ به تو چه تو هرزه میاری من چیزی میگم اهان راستی من یه خدمت کارم به من چه ارباب میشه امروز برم بیرون
_ نخیر و اینکه برای کی میخواستی بفرستی
+ دوست پسرم .....با یه نیش خند.....
که جیمین یه سیلی به ات زد که ات رفت از خونه بیرون و قیافه جیمین میخندید
+ الو سلام میا ..علامت میا یادم نی...
* سلام ات خانم یه رنگی به ما زد
+اره دیگه بیا بریم بیرون
* اوکی
۹.۵k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.