وقتی بهش کم توجهی میکنی ♡💜 jimin p4 اسمات داره ❌
همین ک وارد خونه شدیم جیمین بازومو گرفت و کشید سمت خودش. لباشو رو لبام گذاشت و مک میزد منم همراهیش میکردم. دستشو زیر باسنم برد ومنم پریدم پاهامو دورش حلقه کردم از پله ها بالا رفتو در اتاقو باز کرد منو رو تخت گذاشت و روم خیمه زد.
جیمین : دلم برات تنگ شده بود بیبی گرل
ا.ت : منم همینطور ددی. شروع کرد ب خشن بوسیدنم ک لباسامو دراورد کامل زیرش لخت بودم با دستاش کل بدنمو دمس میکرد و منم ناله های ریزی میکردم . باکسرشو دراورد وبین پاهام تنظیم شد.
جیمین: آماده ای بیبی گرل؟ 😈
ا.ت 💫: اره دد... اجازه نداد جملم کامل بشه و واردم کرد. ضربه های محکمی میزد و من فقط ناله میکردم.
جیمین : اههه بیب دلم برا ناله هات تنگ شده بود. بعد 10 دیقه داخلم خالی شد و محکم بغلم کرد.
جیمین: ی بیبی کوچولو تو دلت کاشتم این جوری دیگ همش کار نمیکنی و پیش خودمی. ولی اگ ب اون بیشتر از من توجه کنی من میدونم و تو.
ا.ت: باشه موچی حسود من. سرمو بوسید و تو بغل هم خوابمون برد. 💜💫
پایان❤
#bts
#وانشات
#jimin
جیمین : دلم برات تنگ شده بود بیبی گرل
ا.ت : منم همینطور ددی. شروع کرد ب خشن بوسیدنم ک لباسامو دراورد کامل زیرش لخت بودم با دستاش کل بدنمو دمس میکرد و منم ناله های ریزی میکردم . باکسرشو دراورد وبین پاهام تنظیم شد.
جیمین: آماده ای بیبی گرل؟ 😈
ا.ت 💫: اره دد... اجازه نداد جملم کامل بشه و واردم کرد. ضربه های محکمی میزد و من فقط ناله میکردم.
جیمین : اههه بیب دلم برا ناله هات تنگ شده بود. بعد 10 دیقه داخلم خالی شد و محکم بغلم کرد.
جیمین: ی بیبی کوچولو تو دلت کاشتم این جوری دیگ همش کار نمیکنی و پیش خودمی. ولی اگ ب اون بیشتر از من توجه کنی من میدونم و تو.
ا.ت: باشه موچی حسود من. سرمو بوسید و تو بغل هم خوابمون برد. 💜💫
پایان❤
#bts
#وانشات
#jimin
۱۴.۹k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.