وقتی نباید باردار بشی ( Part 11 )
* چند پارتی از تهیونگ *
تهیونگ: راستش من..ببین شاید مسخره به نظر بیاد..
ا/ت دست تهیونگ رو میگیره و بهش لبخند میزنه.
ا/ت: مهم نیست چی باشه. بهم بگو.
تهیونگ: من، خیلی وقته که ازت خوشم اومده.
تهیونگ بعد از اون سرش رو میندازه پایین و به پاهاش خیره میشه. درواقع سعی میکنه به هرچیزی به غیر از چشمای ا/ت، نگاه کنه..
ا/ت: منو دوست داری؟
تهیونگ: فقط بحث دوست داشتن نیست..آخه...عاشقتم...خیلی زیاد. راستش نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم تا بهت اعتراف نکنم.
( مکث )
تهیونگ دستش رو روی میز عصبی میکوبونه.
ا/ت: چیشد یهو ( خنده ) 😂
تهیونگ: قرار نبود اینجوری باشه..
ا/ت: پس چجوری؟
تهیونگ: قرار بود وقتی اینو میگم، فضا احساسی بشه و بعدش همدیگه رو ببوسیم...اصلا چرا اینارو بهت میگممم؟ ریدم.. 🙄
ا/ت: ( خنده ) 😂
ا/ت بلند میشه و روی پاهای تهیونگ میشینه و سرش رو بوس میکنه.
ا/ت: نمیدونم شبیه اونچیزی که میخوای شد یا نه..
تهیونگ: نه
ا/ت رو روی مبل میخوابونه و شروع میکنه به وحشیانه مکیدن لباش.
جوری که ا/ت داشت خفه میشد.
بعد از چند دقیقه ازش جدا میشه و یه بوس کوچیک روی گونه ی ا/ت میکاره 🦕💓
...
به همین دو تا پارتی که امروز براتون نوشتم اکتفا کنید دیگه 🌚
برم بشینم واسه امتحانم بخونم...
لایک؟
کامنت؟
تهیونگ: راستش من..ببین شاید مسخره به نظر بیاد..
ا/ت دست تهیونگ رو میگیره و بهش لبخند میزنه.
ا/ت: مهم نیست چی باشه. بهم بگو.
تهیونگ: من، خیلی وقته که ازت خوشم اومده.
تهیونگ بعد از اون سرش رو میندازه پایین و به پاهاش خیره میشه. درواقع سعی میکنه به هرچیزی به غیر از چشمای ا/ت، نگاه کنه..
ا/ت: منو دوست داری؟
تهیونگ: فقط بحث دوست داشتن نیست..آخه...عاشقتم...خیلی زیاد. راستش نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم تا بهت اعتراف نکنم.
( مکث )
تهیونگ دستش رو روی میز عصبی میکوبونه.
ا/ت: چیشد یهو ( خنده ) 😂
تهیونگ: قرار نبود اینجوری باشه..
ا/ت: پس چجوری؟
تهیونگ: قرار بود وقتی اینو میگم، فضا احساسی بشه و بعدش همدیگه رو ببوسیم...اصلا چرا اینارو بهت میگممم؟ ریدم.. 🙄
ا/ت: ( خنده ) 😂
ا/ت بلند میشه و روی پاهای تهیونگ میشینه و سرش رو بوس میکنه.
ا/ت: نمیدونم شبیه اونچیزی که میخوای شد یا نه..
تهیونگ: نه
ا/ت رو روی مبل میخوابونه و شروع میکنه به وحشیانه مکیدن لباش.
جوری که ا/ت داشت خفه میشد.
بعد از چند دقیقه ازش جدا میشه و یه بوس کوچیک روی گونه ی ا/ت میکاره 🦕💓
...
به همین دو تا پارتی که امروز براتون نوشتم اکتفا کنید دیگه 🌚
برم بشینم واسه امتحانم بخونم...
لایک؟
کامنت؟
۱۱۶.۳k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.