مافیا جذااااب مغرور p:34
که دیدم کوک با بغض نگرانی حرف میزد منم گفتم حرصش بدم
کوک : چند مدت منظورته ؟؟؟
ا.ت : یک یا دو ماه
کوک : یعنی بعد دوماه همه چی رو ول میکنی میری ؟؟؟ *یه قطره اشک میریزه و با بغض حرف میزنه
ا.ت : چرا گریه که کوک اونو میبوسه بعد پنج مین جدا میشن
کوک : م.من نم.نمی.نمیزارم *نگران و بغض
ا.ت : هی دروغ گفتم
کوک : نمیخواد منو آروم کنی
ا.ت : راست میگم ازم پرسید بهش گفتم اینجا میمونم میخوام اینجا سرکار برم واقعا راست میگم که کوک رفت روشو کرد اونور
کوک :....
ا.ت : باهام قهری ؟؟؟؟
کوک :.....
ا.ت : یا اینجوری نکن دیگه باشه ؟
کوک :...
ا.ت : اوک مشکلی ندارم با این موضوع کسای دیگه ای هم هست
کوک :....
ا.ت : لباسش می پوشه و میره کارای لازمُ انجام میده و دوباره میره رو تخت و زنگ به جیمین میزنه ( شخصیت جدید هست یکی از دوستاشه باهاش آشناست اهل کره ست و بچه پایه ای هست ) و میزاره روی ایفون
ا.ت : الو سلام جیمینا
( جیمین میگم جیم )
جیم : سلام ا.ت خوبی
ا.ت : خوبم کیوتچه تو چطوری
جیم : منم خوبم نظرت چیه امروز باهم بگذرونیم کیوت خیلی دلم واست تنگ شده گوگولی
ا.ت : منم اوکیه که کوک اومد گوشی رو گرفت و گفت
کوک : امروز با دوست پسره شه نبینم مزاحم شی
جیم : با ا.ت صحبت میکردم چه ربطی به تو داره ؟؟
کوک : ا.ت مال منه بای و قطع کرد
شرطا نرسید بود ولی گذاشتم
شرط : ۱۰ لایک
۱۰ کامنت
۱۱۴ تایی بشیم
کوک : چند مدت منظورته ؟؟؟
ا.ت : یک یا دو ماه
کوک : یعنی بعد دوماه همه چی رو ول میکنی میری ؟؟؟ *یه قطره اشک میریزه و با بغض حرف میزنه
ا.ت : چرا گریه که کوک اونو میبوسه بعد پنج مین جدا میشن
کوک : م.من نم.نمی.نمیزارم *نگران و بغض
ا.ت : هی دروغ گفتم
کوک : نمیخواد منو آروم کنی
ا.ت : راست میگم ازم پرسید بهش گفتم اینجا میمونم میخوام اینجا سرکار برم واقعا راست میگم که کوک رفت روشو کرد اونور
کوک :....
ا.ت : باهام قهری ؟؟؟؟
کوک :.....
ا.ت : یا اینجوری نکن دیگه باشه ؟
کوک :...
ا.ت : اوک مشکلی ندارم با این موضوع کسای دیگه ای هم هست
کوک :....
ا.ت : لباسش می پوشه و میره کارای لازمُ انجام میده و دوباره میره رو تخت و زنگ به جیمین میزنه ( شخصیت جدید هست یکی از دوستاشه باهاش آشناست اهل کره ست و بچه پایه ای هست ) و میزاره روی ایفون
ا.ت : الو سلام جیمینا
( جیمین میگم جیم )
جیم : سلام ا.ت خوبی
ا.ت : خوبم کیوتچه تو چطوری
جیم : منم خوبم نظرت چیه امروز باهم بگذرونیم کیوت خیلی دلم واست تنگ شده گوگولی
ا.ت : منم اوکیه که کوک اومد گوشی رو گرفت و گفت
کوک : امروز با دوست پسره شه نبینم مزاحم شی
جیم : با ا.ت صحبت میکردم چه ربطی به تو داره ؟؟
کوک : ا.ت مال منه بای و قطع کرد
شرطا نرسید بود ولی گذاشتم
شرط : ۱۰ لایک
۱۰ کامنت
۱۱۴ تایی بشیم
۹.۳k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.