سلام به صد و سی و هفت نفری که منو دنبال کردند و پونزده هز
سلام به صد و سی و هفت نفری که منو دنبال کردند و پونزده هزاری نفری که حتی یک خط از نوشته های منو خوندند.
در طی یک سال، سه تا داستان《عشق غیر قابل دسترس》و 《اولین حس》و اخرین رمان 《کجایی》در ویسگون منتشر شد.فکر کردم حرف هایی رو باید بعد از این یک سال بگم.
در هر داستان خودم هم به جای خواننده بودم و با شخصیت ها زندگی کردم. رمان 《کجایی》از پارت اول تا پارت اخر نزدیک به چهارماه طول کشید.خوانندگان نوشته های من ادم های باهوشی هستند تا ماجرای داستان رو درک کنند.پس تک تک شما باهوشید و من به شما افتخار میکنم.هدف من از نوشتن، دور شدن از دنیای مادی و رفتن به دنیای قشنگ عشاق بود.
در طی فرایند اد کردن پارت ها در ویسگون،میخواستم متوقف کنم و ادامه رو خوانندگان به عنوان چاپ شده بخونند اما گفتم حالا که از اینجا شروع کردم با همین جا هم تموم میکنم.
کار کردن من در ویسگون اتفاقات جالبی از قبیل:استرس داشتن که هر موقع بیام و پیچ رو هک شده ببینم.مشکلاتی که در اد کردن پارت ها بود.کپی بدون اجازه دیگران از نوشته ها و نداشتن امنیت کامل.
(امید که مدیران در بروزی این برنامه عزیز کوشند.)
خیلی ها گفتن که نباید با اسم اعضا داستان بنویسم و کار اشتباهیه.خودم هم قبول دارم بعضی ها واقعا کارشون درست نیست اما من صرفا در داستان هام از اسم جیمین استفاده نکردم و قصدم توهین به شخصیتش نبوده و نیست.
پروسه سناریو مخصوصا در رمان《کجایی》به من ثابت کرد که مختصرا یک داستان فن مید نیست.
به دلیل نام گذاری"فن مید" روی رمان ها تصمیم گرفتم که داستان هایم محدود به نام فن مید نباشند.فکر کردم بهتره اسممو به به عنوان نویسنده ی قانونیِ رمان هام بخونید.
ممنون از همه ی شما،از تک تک شما،از عزیز دلم که خیلی در این رمان کمکم کرد و اگر نبود مطمئنا تا به اینجا نمی رسیدم.
چیز های خیلی قشنگی ازتون یاد گرفتم.از اینکه به صورت زنده هر پارت رو با شما در اشتراک می گذاشتم واقعا لذت می بردم.خیلی تجربه کسب کردم.مطمئنم در هفته های بعد افراد زیادی به جمع مون اضافه میشن.
ارزو می کنم لذت ببرید و در دنیای دیگری سِیر کنید.
عاشق باشید و عاشقانه زندگی کنید.
زیحا
در طی یک سال، سه تا داستان《عشق غیر قابل دسترس》و 《اولین حس》و اخرین رمان 《کجایی》در ویسگون منتشر شد.فکر کردم حرف هایی رو باید بعد از این یک سال بگم.
در هر داستان خودم هم به جای خواننده بودم و با شخصیت ها زندگی کردم. رمان 《کجایی》از پارت اول تا پارت اخر نزدیک به چهارماه طول کشید.خوانندگان نوشته های من ادم های باهوشی هستند تا ماجرای داستان رو درک کنند.پس تک تک شما باهوشید و من به شما افتخار میکنم.هدف من از نوشتن، دور شدن از دنیای مادی و رفتن به دنیای قشنگ عشاق بود.
در طی فرایند اد کردن پارت ها در ویسگون،میخواستم متوقف کنم و ادامه رو خوانندگان به عنوان چاپ شده بخونند اما گفتم حالا که از اینجا شروع کردم با همین جا هم تموم میکنم.
کار کردن من در ویسگون اتفاقات جالبی از قبیل:استرس داشتن که هر موقع بیام و پیچ رو هک شده ببینم.مشکلاتی که در اد کردن پارت ها بود.کپی بدون اجازه دیگران از نوشته ها و نداشتن امنیت کامل.
(امید که مدیران در بروزی این برنامه عزیز کوشند.)
خیلی ها گفتن که نباید با اسم اعضا داستان بنویسم و کار اشتباهیه.خودم هم قبول دارم بعضی ها واقعا کارشون درست نیست اما من صرفا در داستان هام از اسم جیمین استفاده نکردم و قصدم توهین به شخصیتش نبوده و نیست.
پروسه سناریو مخصوصا در رمان《کجایی》به من ثابت کرد که مختصرا یک داستان فن مید نیست.
به دلیل نام گذاری"فن مید" روی رمان ها تصمیم گرفتم که داستان هایم محدود به نام فن مید نباشند.فکر کردم بهتره اسممو به به عنوان نویسنده ی قانونیِ رمان هام بخونید.
ممنون از همه ی شما،از تک تک شما،از عزیز دلم که خیلی در این رمان کمکم کرد و اگر نبود مطمئنا تا به اینجا نمی رسیدم.
چیز های خیلی قشنگی ازتون یاد گرفتم.از اینکه به صورت زنده هر پارت رو با شما در اشتراک می گذاشتم واقعا لذت می بردم.خیلی تجربه کسب کردم.مطمئنم در هفته های بعد افراد زیادی به جمع مون اضافه میشن.
ارزو می کنم لذت ببرید و در دنیای دیگری سِیر کنید.
عاشق باشید و عاشقانه زندگی کنید.
زیحا
۴.۱k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.