My Star
Part ¹⁴
میرا : منم
کوک : میدونی چه گوهی خوردی " سرد "
میرا : من واقعا متاسفم از هانا هم معذرت خواهی کردم " ناراحت "
هانا : اشکال ندارع رو لباسم پلاستیک بود
کوک : یک بار دیگه من بفهمم بلایی سرم خواهرم آوردی جنازتو میفرستم درخونت " سرد ... جدی "
دوهیون : وِنا کوک آزمونو برد
کوک : بگو جونگکوک زبونت آدت کنه دوهیون " سرد "
دوهی : توهم به دایی من بگو آقای هان
کوک : من با تو حرف زدم
دوهی: ولی.....
کوک : به من بگو من با تو حرف زدم که گوه میخوری ؟
مانا : چرا سرد نیستی
کوک : جناب کیم سوکجین تهدیدم کرده
جین : حقطه
دوهی : ولی به دایی من.......
کوک : نفهمیدی خب یه بار دیگه میگیم آیا من با دو دوهی حرف زدم " داد "
دوهی : نه " گریه "
کوک : پس گوه نخور
نامی : کوک معذرت خواهی کن
کوک : نمیخوام میخواست گوه نخوره برایمان مهم نیست که گریه میکنه
هانا : هق کوک هق بدجنس " گریه "
کوک : ولی این مهمه
رفتم هانا رو بغل کردم
کوک : هانا
هانا : گاو احمق بیشعور نفهم توله سگ میموننننن هق " گریه "
گذاشتمش رو صندلیش و آبنبات و گوشیمو بهش دادم
کوک : حله ؟
هانا : داداش گل جذاب دخترکش زیبای داف من " خنده "
همه : 😐
دوهیون : دوهیا آروم باش
دوهی : دایییییییییییییییییییییییییییییییییییی هق " گریه
کوک : بچه ننه
رفتم پایین و نشستم پرونده هارو حل کردم
که صدای همشون بلند شد
کوک : خفه شید " عربده "
جیمین : کوک بیا بالا
رفتم بالا که اون دختره دوهی میخواست بزنتم از همهی ضربه هاش جاخالی دادم و با پا زدم تو شکمش که پرت شد اون طرف
کوک : چیه چیکارم داشتین
ته : این میخواست بزنتت برای همین گفتیم بیای بالا
کوک : خب حالا چه کنم یارو مرد
دوهی : آخ بی سواد
کوک : اولا این فوش نیست دومن من تمام نمراتم بیست بوده حتی معدلمم بیست بوده مثل تو نبوده که معدلت ۱۲ و ۷۵ صدم باشه
وانیا : روش کراش زدی رفتی تحقیق کردی
کوک : نه حدف مادرم وقتی ۱۵ سالم بود پدرش که مواد میفروخته بوده
دوهی : ولی مادرت پدرمو نکشت
کوک : مادرم طی ۴۷ قدم و در عرض ۲ دقیقه پدرتون کشت اونم با ظربه ی دست
دوهیون : چی ولی مادرت گفت اونو نکشته
کوک : من به عنوان تماشاچی اونجا بودم
دوهیون : قیافت کارات استایلت همه چیت شکل مادرته انگار یه کپیه مردونه از یورایی
کوک : مهم اینه الگوت کی باشه
هانا : الگوی من جین هیونگه چون به کوک زور میگه
لیتا : مال من نامجون هیونگه چون خیلی فهمیده و آرومه
مانا : مال من یونگیه چون همیشه خوابه
دوهی : مال منم هوسوک هیونگه چون همیشه انرژی داره
وانیا : مال من جیمینه چون کیوته
وِنا : منم این تهیونگ گاوِ زیرا از لوس بازی بدش میاد
بقیه ی دخترا : رئیس چون خیلی خوب بقیه رو آروم میکنه
نامی : خب اونایی که گفتن ما ماهم الگومون شمایید اوکی
کوک : آفرین چه دلیلای خوبی
هانا : .....
❤️🍷
میرا : منم
کوک : میدونی چه گوهی خوردی " سرد "
میرا : من واقعا متاسفم از هانا هم معذرت خواهی کردم " ناراحت "
هانا : اشکال ندارع رو لباسم پلاستیک بود
کوک : یک بار دیگه من بفهمم بلایی سرم خواهرم آوردی جنازتو میفرستم درخونت " سرد ... جدی "
دوهیون : وِنا کوک آزمونو برد
کوک : بگو جونگکوک زبونت آدت کنه دوهیون " سرد "
دوهی : توهم به دایی من بگو آقای هان
کوک : من با تو حرف زدم
دوهی: ولی.....
کوک : به من بگو من با تو حرف زدم که گوه میخوری ؟
مانا : چرا سرد نیستی
کوک : جناب کیم سوکجین تهدیدم کرده
جین : حقطه
دوهی : ولی به دایی من.......
کوک : نفهمیدی خب یه بار دیگه میگیم آیا من با دو دوهی حرف زدم " داد "
دوهی : نه " گریه "
کوک : پس گوه نخور
نامی : کوک معذرت خواهی کن
کوک : نمیخوام میخواست گوه نخوره برایمان مهم نیست که گریه میکنه
هانا : هق کوک هق بدجنس " گریه "
کوک : ولی این مهمه
رفتم هانا رو بغل کردم
کوک : هانا
هانا : گاو احمق بیشعور نفهم توله سگ میموننننن هق " گریه "
گذاشتمش رو صندلیش و آبنبات و گوشیمو بهش دادم
کوک : حله ؟
هانا : داداش گل جذاب دخترکش زیبای داف من " خنده "
همه : 😐
دوهیون : دوهیا آروم باش
دوهی : دایییییییییییییییییییییییییییییییییییی هق " گریه
کوک : بچه ننه
رفتم پایین و نشستم پرونده هارو حل کردم
که صدای همشون بلند شد
کوک : خفه شید " عربده "
جیمین : کوک بیا بالا
رفتم بالا که اون دختره دوهی میخواست بزنتم از همهی ضربه هاش جاخالی دادم و با پا زدم تو شکمش که پرت شد اون طرف
کوک : چیه چیکارم داشتین
ته : این میخواست بزنتت برای همین گفتیم بیای بالا
کوک : خب حالا چه کنم یارو مرد
دوهی : آخ بی سواد
کوک : اولا این فوش نیست دومن من تمام نمراتم بیست بوده حتی معدلمم بیست بوده مثل تو نبوده که معدلت ۱۲ و ۷۵ صدم باشه
وانیا : روش کراش زدی رفتی تحقیق کردی
کوک : نه حدف مادرم وقتی ۱۵ سالم بود پدرش که مواد میفروخته بوده
دوهی : ولی مادرت پدرمو نکشت
کوک : مادرم طی ۴۷ قدم و در عرض ۲ دقیقه پدرتون کشت اونم با ظربه ی دست
دوهیون : چی ولی مادرت گفت اونو نکشته
کوک : من به عنوان تماشاچی اونجا بودم
دوهیون : قیافت کارات استایلت همه چیت شکل مادرته انگار یه کپیه مردونه از یورایی
کوک : مهم اینه الگوت کی باشه
هانا : الگوی من جین هیونگه چون به کوک زور میگه
لیتا : مال من نامجون هیونگه چون خیلی فهمیده و آرومه
مانا : مال من یونگیه چون همیشه خوابه
دوهی : مال منم هوسوک هیونگه چون همیشه انرژی داره
وانیا : مال من جیمینه چون کیوته
وِنا : منم این تهیونگ گاوِ زیرا از لوس بازی بدش میاد
بقیه ی دخترا : رئیس چون خیلی خوب بقیه رو آروم میکنه
نامی : خب اونایی که گفتن ما ماهم الگومون شمایید اوکی
کوک : آفرین چه دلیلای خوبی
هانا : .....
❤️🍷
۳.۵k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.