پاییز باشد وکسی نباشدپا به پای دلت دیوانگی کند وشانه به
پاییز باشد وکسی نباشدپا به پای دلت دیوانگی کند وشانه به شانه ی بغضت ببارد
دست به دستت
پس کوچه های خیالت را قدم بزند؛
پاییز باشد وکسی نباشدتو را به موسیقی باد و باران به آواز و رقصِ برگها دعوت کند مقابلت بنشیند
برایت چایی بریزد
فالِ حافظ بگیرد
و به فالت از ته دل بخندد؛
پاییز است...!
فکری برای آمدنت نمیکنی...!؟
دست به دستت
پس کوچه های خیالت را قدم بزند؛
پاییز باشد وکسی نباشدتو را به موسیقی باد و باران به آواز و رقصِ برگها دعوت کند مقابلت بنشیند
برایت چایی بریزد
فالِ حافظ بگیرد
و به فالت از ته دل بخندد؛
پاییز است...!
فکری برای آمدنت نمیکنی...!؟
۶.۱k
۲۷ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.