P21
ولی مرد هر لحظه تشنه تر از قبلش میشد
بیشتر از قبل اون حس رو میخواست
دختر لب مرد رو محکم گاز گرفت ک باعث شد مرد ازش جدا بشه
جئون:عشقم!باید بدونی عصبی کردن من و گرفتن حقم ازم باعث چیزای بدی میشه
ا.ت:تو…تو یه دیوونهی واقعی هستی میدونستی؟
جئون:هیش بیب باید زود دست به کار شیم
ا.ت:دستات رو بکش دیوونه عوضی
مگه من مث جننننددددد(با ادب بشید)های دور و بر توام؟
مرد بدون توجه به حرف های زن
شروع کرد به در آوردن لباس هاش
ا.ت:داری چیکار میکنی مرتیکه خنگ؟
جئون:هیش!بیب باید زود تمومش کنیم
مرد بعد از در آوردن لباس هاش به سمت دختر رفت(بخدا باکسر داره هنوز)
دختر سریع دستش رو جلوی خودش گرفت:دستتو به من نزن
جئون:مگه طلاق نمیخوای بیب؟پس چرا انقد سعی میکنی ک دور بمونی ازم؟تا وقتی زنمی باید نیازهام تامین کنی گرفتی؟
ا.ت:دیوونه ای؟چون قراره طلاق بگیریم باید منو بکن…(بییی ادب)
جئون:دقیقا
مرد نداشت دختر حرف دیگه ای بزنه
با یک دست دست های دختر و با دست دیگه لباساش رو در میاورد
بیشتر از قبل اون حس رو میخواست
دختر لب مرد رو محکم گاز گرفت ک باعث شد مرد ازش جدا بشه
جئون:عشقم!باید بدونی عصبی کردن من و گرفتن حقم ازم باعث چیزای بدی میشه
ا.ت:تو…تو یه دیوونهی واقعی هستی میدونستی؟
جئون:هیش بیب باید زود دست به کار شیم
ا.ت:دستات رو بکش دیوونه عوضی
مگه من مث جننننددددد(با ادب بشید)های دور و بر توام؟
مرد بدون توجه به حرف های زن
شروع کرد به در آوردن لباس هاش
ا.ت:داری چیکار میکنی مرتیکه خنگ؟
جئون:هیش!بیب باید زود تمومش کنیم
مرد بعد از در آوردن لباس هاش به سمت دختر رفت(بخدا باکسر داره هنوز)
دختر سریع دستش رو جلوی خودش گرفت:دستتو به من نزن
جئون:مگه طلاق نمیخوای بیب؟پس چرا انقد سعی میکنی ک دور بمونی ازم؟تا وقتی زنمی باید نیازهام تامین کنی گرفتی؟
ا.ت:دیوونه ای؟چون قراره طلاق بگیریم باید منو بکن…(بییی ادب)
جئون:دقیقا
مرد نداشت دختر حرف دیگه ای بزنه
با یک دست دست های دختر و با دست دیگه لباساش رو در میاورد
۱.۴k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.