عشق ناگهانی
عشق ناگهانی
پارت ۴
ویو ته
صبح یلند شدم دیدم کلم از تخت اویزونه و کوک داره از عکس میگیره سریع بهش حمله کردم ولی گوشی رو خاموش کرد منم با بالشتی دنبالش کردم بعله این طوری هاس
ته: پدر سگ پاکش میکنی سریع(در حال زدن)
کوک: به خدا خیلی خوشگل بودی(در حال خودم و دفاع کردن)(میدونستی خیلی زیاد منحرفی؟)
ته: عوففف خسته شدم ولش اصلا(دستشو دور کمرش انداخت) یه لباس با یه ماشین بهم بده یکم مخشو بزنم شاید کیلید رو داد
کوک: بعد این همه کتک؟؟؟؟؟
ته: گوه خوردم
کوک: یکم بیشتر بعد صد ها التماس. کوک: باشه بیا(کیلید ماشین رو بهش داد)
نویسنده :
https://wisgoon.com/elaine_y
پارت ۴
ویو ته
صبح یلند شدم دیدم کلم از تخت اویزونه و کوک داره از عکس میگیره سریع بهش حمله کردم ولی گوشی رو خاموش کرد منم با بالشتی دنبالش کردم بعله این طوری هاس
ته: پدر سگ پاکش میکنی سریع(در حال زدن)
کوک: به خدا خیلی خوشگل بودی(در حال خودم و دفاع کردن)(میدونستی خیلی زیاد منحرفی؟)
ته: عوففف خسته شدم ولش اصلا(دستشو دور کمرش انداخت) یه لباس با یه ماشین بهم بده یکم مخشو بزنم شاید کیلید رو داد
کوک: بعد این همه کتک؟؟؟؟؟
ته: گوه خوردم
کوک: یکم بیشتر بعد صد ها التماس. کوک: باشه بیا(کیلید ماشین رو بهش داد)
نویسنده :
https://wisgoon.com/elaine_y
۴.۹k
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.