^ لذت انتقام ^ ( port 4 )
^ لذت انتقام ^ ( پارت 4)
^ سه روز بعد ^
* ویو هانول
این چند روزی که ات اومده خونمون خیلی تو خودشه ، قبلا با کوچک ترین حرف من خندش میگرفت ولی الان نه . داشتم میرفتم پیش ات که زنگ در خورد .
هانول : بله؟
در رو باز کردم با مردی رو به رو شدم که از گوشش تا زیر چونش سوخته بود .
هانول : بفرمایید عمرتون .
.. : خانم کیم ات هستند ؟
* ویو ات .
دیدم صدای زنگ در میاد توجهی نکردم وقتی هانول داشت با اون مرد حرف میزد یک کمی صدای مرده واسم آشنا به نظر اومد. رفتم دم در که روبه رو شدم با .....
ادامه دارد ....
ببخشید خیلی خسته بودم. 🥱
ادمین پشیمان است از کار خود .😔😁
^ سه روز بعد ^
* ویو هانول
این چند روزی که ات اومده خونمون خیلی تو خودشه ، قبلا با کوچک ترین حرف من خندش میگرفت ولی الان نه . داشتم میرفتم پیش ات که زنگ در خورد .
هانول : بله؟
در رو باز کردم با مردی رو به رو شدم که از گوشش تا زیر چونش سوخته بود .
هانول : بفرمایید عمرتون .
.. : خانم کیم ات هستند ؟
* ویو ات .
دیدم صدای زنگ در میاد توجهی نکردم وقتی هانول داشت با اون مرد حرف میزد یک کمی صدای مرده واسم آشنا به نظر اومد. رفتم دم در که روبه رو شدم با .....
ادامه دارد ....
ببخشید خیلی خسته بودم. 🥱
ادمین پشیمان است از کار خود .😔😁
۳.۳k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.