انتقام.
انتقام.
part:1
ویوی جنی: میکروفنمو سفت گرفته بودم،دستام عرق کرده بود،یه نفس عمیق کشیدم و چشمام رو بستم. یهو یه دستی خورد بهم.
لیسا: اینقد استرس نداشته باش مس همیشه می ترکونیم.
جنی:مطئنی؟
لیسا:مطئنم. (دستشو مشت کرد و زد روی شونه ی جنی و یه نیشخند ریزی زد) الان باید بریم،زود باشین!
ویوی جنی:بدو بدو از پله ها رفتم بالا،فقط یه پله ی دیگه مونده بود، پامو گذاشتم روش و از پله رفتم بالا.
روی استیج بودم..خود به خود لبخند روی لبم اومد.
جیسو: لبخندشو...
جنی:خب.. من.. فقط ..
جیسو:می‌دونم‌خیلی ذوق داری.
جنی:(خجالت کشید و یه لبخند ریز زد).
ویوی جنی: تقریبا یه ربعی می شد که داشتیم می رقصیدمو می‌خوندیم،پارتی که باید می خوندم شروع شد.آب دهنمو قورت دادم که یهو...یه صدای خیلی بلند منو ترسوند و نتونستم حتی نتوستم به کلمه هم‌بگم ،بعدش صدای جیغ زدن شروع شد، و یکی اونجا داد زد کمک.یهو چشمام گرد شدو به اونجایی که سرو صدا می کردن نگاه کردم،آهنگ هم قط شد.
جنی:چه اتفاقی افتاده؟
ویوی لیسا: یه نفر با صدای گفت..
یه نفر اینجا تیر خورده.
ویوی جنی:اینقد صداش بلند بود که صداش چن بار تو کنسرت پیچید.
رزی:یه نفر....تیر خورده؟
ویوی لیسا:تا اینو شنیدم سریع دویدم و به چن تا از بادیگارد هام و منیجر هام گفتم سریع آمبولانس رو خبر کنن و اون فرد رو بیارن بیرون. نزاشتن ما بریم اون فرد رو ببینیم.ولی گفتن می تونیم تو بیمارستان بریم پیشش،گیج شده بودیم،انگار یه مرد با ژاکت مشکی و کلاه مشکی با تفنگ به یکی تیر زده، می‌گفتن زود می تونن دستگیرش کنن،ولی انگار زیاد زخمی شده بود. به بلینکی ها گفتیم که معذرت می خوایمو می تونیم یه روز امروز رو جبران کنیم. و کنسرت رو تموم کردیم. سوار ماشین بودیم، باید زود می رفتم خونه و چن تا اطلاعات درباره‌ی اون دختره گیرم بیاد.
همه مون تو ماشین بودیمو یهو جنی باصدای بلند ضربه ترکم کرد.
جنی: نمی تونی مس آدم رانندگی کنی؟واسه چی بت پول میدیم احمق؟
او...معذرت می خوام ولی بیشتر از این نمیشه...و یکم هتل از اینجا دوره.
جنی: فقط کاری که میگمو انجام بده.(فریاد)
ویوی رزی: ماشین یهو سرعت گرفت و منم یکم ترسیده بودم.
رزی:جنی...اینقد استرس نداشته باش..همه چی درست می شه.
ویوی رزی: وقتی اینو گفتم جنی سرش رو خم کرد و انگشت هاشو کرد تو موهاش و یکم تکون داد.
جنی:ما هیچ چیزی درباره‌ی کسی که تیر زده نمی دونیم!
رزی: پیداش می کنیم،بت قول می دم.
جنی:....
۵ لایک:پارت بعد
گزارش نده خز شده
part:1
ویوی جنی: میکروفنمو سفت گرفته بودم،دستام عرق کرده بود،یه نفس عمیق کشیدم و چشمام رو بستم. یهو یه دستی خورد بهم.
لیسا: اینقد استرس نداشته باش مس همیشه می ترکونیم.
جنی:مطئنی؟
لیسا:مطئنم. (دستشو مشت کرد و زد روی شونه ی جنی و یه نیشخند ریزی زد) الان باید بریم،زود باشین!
ویوی جنی:بدو بدو از پله ها رفتم بالا،فقط یه پله ی دیگه مونده بود، پامو گذاشتم روش و از پله رفتم بالا.
روی استیج بودم..خود به خود لبخند روی لبم اومد.
جیسو: لبخندشو...
جنی:خب.. من.. فقط ..
جیسو:می‌دونم‌خیلی ذوق داری.
جنی:(خجالت کشید و یه لبخند ریز زد).
ویوی جنی: تقریبا یه ربعی می شد که داشتیم می رقصیدمو می‌خوندیم،پارتی که باید می خوندم شروع شد.آب دهنمو قورت دادم که یهو...یه صدای خیلی بلند منو ترسوند و نتونستم حتی نتوستم به کلمه هم‌بگم ،بعدش صدای جیغ زدن شروع شد، و یکی اونجا داد زد کمک.یهو چشمام گرد شدو به اونجایی که سرو صدا می کردن نگاه کردم،آهنگ هم قط شد.
جنی:چه اتفاقی افتاده؟
ویوی لیسا: یه نفر با صدای گفت..
یه نفر اینجا تیر خورده.
ویوی جنی:اینقد صداش بلند بود که صداش چن بار تو کنسرت پیچید.
رزی:یه نفر....تیر خورده؟
ویوی لیسا:تا اینو شنیدم سریع دویدم و به چن تا از بادیگارد هام و منیجر هام گفتم سریع آمبولانس رو خبر کنن و اون فرد رو بیارن بیرون. نزاشتن ما بریم اون فرد رو ببینیم.ولی گفتن می تونیم تو بیمارستان بریم پیشش،گیج شده بودیم،انگار یه مرد با ژاکت مشکی و کلاه مشکی با تفنگ به یکی تیر زده، می‌گفتن زود می تونن دستگیرش کنن،ولی انگار زیاد زخمی شده بود. به بلینکی ها گفتیم که معذرت می خوایمو می تونیم یه روز امروز رو جبران کنیم. و کنسرت رو تموم کردیم. سوار ماشین بودیم، باید زود می رفتم خونه و چن تا اطلاعات درباره‌ی اون دختره گیرم بیاد.
همه مون تو ماشین بودیمو یهو جنی باصدای بلند ضربه ترکم کرد.
جنی: نمی تونی مس آدم رانندگی کنی؟واسه چی بت پول میدیم احمق؟
او...معذرت می خوام ولی بیشتر از این نمیشه...و یکم هتل از اینجا دوره.
جنی: فقط کاری که میگمو انجام بده.(فریاد)
ویوی رزی: ماشین یهو سرعت گرفت و منم یکم ترسیده بودم.
رزی:جنی...اینقد استرس نداشته باش..همه چی درست می شه.
ویوی رزی: وقتی اینو گفتم جنی سرش رو خم کرد و انگشت هاشو کرد تو موهاش و یکم تکون داد.
جنی:ما هیچ چیزی درباره‌ی کسی که تیر زده نمی دونیم!
رزی: پیداش می کنیم،بت قول می دم.
جنی:....
۵ لایک:پارت بعد
گزارش نده خز شده
۱.۷k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.