پارت۲۷ زندگی با بی تی اس💜
پارت۲۷ زندگی با بی تی اس💜
بعد از دو دقیقه بقیه اعضا هم از اتاق بیرون میان جین داشت چپ چپ نگاشون میکرد قشنگ میشد تو چشمای جین خوند که داره به اعضا فحش های رکیکی میده
از قیافه کیوت جین و قیافه های ترسیده اعضا خندم گرفت
اعضا : مرض به چی میخندی همش تقصیر خودته
من : به من چه کوک شروع کرد
کوک : عه چرا منو میندازی وسط عجب ادمی هستیا
جین : اتفقا راست میگه جنابعالی شروع کردی
تهیونگ : اگه تا یه هفته برات شیرموز گرفتم
من : برای منم نمیگیری
تهیونگ : چرا اتفاقاً برا تو مخصوص میگرم
من : الان مسخرم کردی
تهیونگ : نه خیلی جدی گفتم اخه الان باید برای چی من برا تو شیر موز بگیرم خیلی کار خوبی کردی
خودمو لوس کردم و گفتم : تلو خودا تهیونگا
تهیونگ : حرف نباشه همین که گفتم
اندفعه نوبت خواهش و التماس های کوک بود
کوک : هیونگ من که کاری نکردم فقط میخواستم ببینم سوگول درست گفته یا نه
تهیونگ : ببند
من و کوک یه نگاه بهم دیگه کردیم و مثل بچه کوچیکا خودمون رو روی زمین انداختیم و پامونو به زمین میکوبیدم
من : تا برام شیر موز نخرین نه از جام تکون میخورم نه باهاتون حرف میزنم
کوک : اگه برا منم شیرموز نخرین انقدر جیغ میکشم که کل سئول بیان اینجا
یه خورده خودمو لوس کردم و لبامو غنچه کردم که شاید دلشون به رحم بیاد
من : اگه برام نخرین گریه میکنم
کوک شروع کرد به جیغ زدن جیهوپ اومد دستشو گذاشت جلو دهن کوک که جیغ نکشه کوکم دست جیهوپ گاز میگره جیهوپ از درد اخش در اومد زد پس گردن کوک
جیهوپ : وحشی
داشتم با عصبانیت نفس میکشیدم که یهو شروع کردم به گریه کردن
جین وقتی دید دارم گریه میکنم گریم بند نمیاد اومد پیشم زانو زد و دستشو گذاشت رو شونه هام
جین : هیس گریه نکن اروم باش
وقتی دید که هنوز دارن گریه میکنم اروم بغلم کرد و داشت موهامو ناز میکرد سرمو گذاشتم رو شونه هاش
جین : دیگه گریه نکن هرچی میخوای به خودم بگو باشه؟
من : باشه
جین اروم منو از بغلش خارج کرد و داشت با دستاش اشکای رو صورتمو پاک میکرد
اعضا با دهنای باز به من و جین نگاه میکردن
نامجون : پشمام
شوگا : به خدا که این دوسالشه
جیهوپ : اوخی چه کیوت مثل یه مامان که بچشو اروم میکنه
جیمین : چرا انقدر لوسی
تهیونگ : لوس بودن سوگول به کنار ج ین چرا نازشو میکشه
کوک با لب و لوچه اویزون : منم چغوندرم این وسط
جین از حرف کوک خندش گرفت و گفت
جین : شک داری
بعد از دو دقیقه بقیه اعضا هم از اتاق بیرون میان جین داشت چپ چپ نگاشون میکرد قشنگ میشد تو چشمای جین خوند که داره به اعضا فحش های رکیکی میده
از قیافه کیوت جین و قیافه های ترسیده اعضا خندم گرفت
اعضا : مرض به چی میخندی همش تقصیر خودته
من : به من چه کوک شروع کرد
کوک : عه چرا منو میندازی وسط عجب ادمی هستیا
جین : اتفقا راست میگه جنابعالی شروع کردی
تهیونگ : اگه تا یه هفته برات شیرموز گرفتم
من : برای منم نمیگیری
تهیونگ : چرا اتفاقاً برا تو مخصوص میگرم
من : الان مسخرم کردی
تهیونگ : نه خیلی جدی گفتم اخه الان باید برای چی من برا تو شیر موز بگیرم خیلی کار خوبی کردی
خودمو لوس کردم و گفتم : تلو خودا تهیونگا
تهیونگ : حرف نباشه همین که گفتم
اندفعه نوبت خواهش و التماس های کوک بود
کوک : هیونگ من که کاری نکردم فقط میخواستم ببینم سوگول درست گفته یا نه
تهیونگ : ببند
من و کوک یه نگاه بهم دیگه کردیم و مثل بچه کوچیکا خودمون رو روی زمین انداختیم و پامونو به زمین میکوبیدم
من : تا برام شیر موز نخرین نه از جام تکون میخورم نه باهاتون حرف میزنم
کوک : اگه برا منم شیرموز نخرین انقدر جیغ میکشم که کل سئول بیان اینجا
یه خورده خودمو لوس کردم و لبامو غنچه کردم که شاید دلشون به رحم بیاد
من : اگه برام نخرین گریه میکنم
کوک شروع کرد به جیغ زدن جیهوپ اومد دستشو گذاشت جلو دهن کوک که جیغ نکشه کوکم دست جیهوپ گاز میگره جیهوپ از درد اخش در اومد زد پس گردن کوک
جیهوپ : وحشی
داشتم با عصبانیت نفس میکشیدم که یهو شروع کردم به گریه کردن
جین وقتی دید دارم گریه میکنم گریم بند نمیاد اومد پیشم زانو زد و دستشو گذاشت رو شونه هام
جین : هیس گریه نکن اروم باش
وقتی دید که هنوز دارن گریه میکنم اروم بغلم کرد و داشت موهامو ناز میکرد سرمو گذاشتم رو شونه هاش
جین : دیگه گریه نکن هرچی میخوای به خودم بگو باشه؟
من : باشه
جین اروم منو از بغلش خارج کرد و داشت با دستاش اشکای رو صورتمو پاک میکرد
اعضا با دهنای باز به من و جین نگاه میکردن
نامجون : پشمام
شوگا : به خدا که این دوسالشه
جیهوپ : اوخی چه کیوت مثل یه مامان که بچشو اروم میکنه
جیمین : چرا انقدر لوسی
تهیونگ : لوس بودن سوگول به کنار ج ین چرا نازشو میکشه
کوک با لب و لوچه اویزون : منم چغوندرم این وسط
جین از حرف کوک خندش گرفت و گفت
جین : شک داری
۴۰.۷k
۲۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.