مافیا گرل وحشی🖤
مافیا گرلوحشی🖤
ا/ت: خوب پس افرادم رو ببر ماهشتا میمونیم
خلبان: چشم من فردا ساعت هفت صبح دم فرودگاه هستم
ا/ت: تو گروه پیام دادم ک همه سریع تایید کرد
خوب برفی منو تو و بقیه میمونیم ولی بقیه میرن فککنم اینجا جای خوبی برای مخفی شدن باشه
خودم رو پرت کردم روی تخت ک جئون اومد بغلم کرد
کوک: نمیخوای برای ماه بخونی؟؟ماه من
ا/ت: برای اولین با گفتن کلمه ماه من ذوق زده شدم ولی به روی خودم نیوردم تا الان صورتمتوی بالشت بود سرم رو سمت پنجرهچرخوندمو شروعکردم به خوندن
Isn’t it lovely all alone?
عاشقانه نیست همیشه تنهایی
Heart made of glass my mind of stone
قلبم از شیشه ساخته شده، فکرم از سنگ
Tear me to pieces skin to bone
من تکه تکه کن ، از پوست تا استخوون
Hello welcome home
سلام ، به خونه خوش اومدی
Walking out of time
دیر شده
(Looking for a better place (looking for a better place
دنبال یه جای بهتر میگردم (دنبال یه جای بهتر میگردم)
Something’s on my mind
یه چیزی توی ذهنمه
Always in my head space
همیشه توی سرم یه یجایی هست
But I know someday I’ll make it out of here
ولی میدونم که یه روز مجبورش میکنم از اینجا خارج شه
Even if it takes all night or a hundred years
حتی اگه تموم شب یا صد ها سال طول بکشه
Need a place to hide but I can’t find one near
یه جا برای قایم شدن میخوام، ولی نمیتونم یه جای نزدیک پیدا کنم
Wanna feel alive outside I can’t fight my fear
میخوام که حس کنم زنده م بیرون از اینجا نمیتونم با ترس هام بجنگم
کوک: دیگه صداش آخرا آروم شد و قطع شد فهمیدم خوابید روی صورتش آروم خم شدم ضربانم رفت بالا ی جوریمیزد انگار روی هزار باشه لبخند آرومی زدم سرش رو بوس کردم بغلش کردم
جیمین: نازنین بیرون رو
نازنین: اا نیگا آتیش بازیه راستش من راجب این شنیده بود ی مراسم هست برای آخرین چهارشنبه ساله برای اون گرفته میشه
جیمین: اوه چه باهوش
نازنین: توی کتاب فرهنگ ماهم بود راجب فرهنگ هر کشوری هست اینم توش بود هنوز چند روز دیگه یعنی از امروز تا سه شنبه هفته بعد توی یکی از اینا عیدشون هست بعد سیزده روزی کی دیگه هست سیزده بدر آره خلاصه دیگه😂
جیمین: همون عاشق دختری مثل توشدم ماشالله پیگیری
نازنین: انداختمخودم رو روی تخت
جیمین: آرومرفتم سمتش ک دراز کشیدم ک اومد روی دستم منم بغلش کردم به تاجتخت تکیه داده بودم اونم روی سینم خواب بود
نازنین: جیمین جیمین جیمین فک نمیکردم عاشق ی مافیا بشم
جیمین: هنوز کجای کاری بشین عشق بین بقیه رو ببین دیشب تهیونگاومد پیشم میگفت نشونه عشق چیه منم بهش گفتم فک کنم عاشق آنا شده چون کلا پیش اونه امشب هم پیش اون توی اتاقه
نازنین: اوه اوه آنا خیلیخجالتیه
جیمین: ولش کن بخواب.
پارت سی پنج🖤👸🏻
ا/ت: خوب پس افرادم رو ببر ماهشتا میمونیم
خلبان: چشم من فردا ساعت هفت صبح دم فرودگاه هستم
ا/ت: تو گروه پیام دادم ک همه سریع تایید کرد
خوب برفی منو تو و بقیه میمونیم ولی بقیه میرن فککنم اینجا جای خوبی برای مخفی شدن باشه
خودم رو پرت کردم روی تخت ک جئون اومد بغلم کرد
کوک: نمیخوای برای ماه بخونی؟؟ماه من
ا/ت: برای اولین با گفتن کلمه ماه من ذوق زده شدم ولی به روی خودم نیوردم تا الان صورتمتوی بالشت بود سرم رو سمت پنجرهچرخوندمو شروعکردم به خوندن
Isn’t it lovely all alone?
عاشقانه نیست همیشه تنهایی
Heart made of glass my mind of stone
قلبم از شیشه ساخته شده، فکرم از سنگ
Tear me to pieces skin to bone
من تکه تکه کن ، از پوست تا استخوون
Hello welcome home
سلام ، به خونه خوش اومدی
Walking out of time
دیر شده
(Looking for a better place (looking for a better place
دنبال یه جای بهتر میگردم (دنبال یه جای بهتر میگردم)
Something’s on my mind
یه چیزی توی ذهنمه
Always in my head space
همیشه توی سرم یه یجایی هست
But I know someday I’ll make it out of here
ولی میدونم که یه روز مجبورش میکنم از اینجا خارج شه
Even if it takes all night or a hundred years
حتی اگه تموم شب یا صد ها سال طول بکشه
Need a place to hide but I can’t find one near
یه جا برای قایم شدن میخوام، ولی نمیتونم یه جای نزدیک پیدا کنم
Wanna feel alive outside I can’t fight my fear
میخوام که حس کنم زنده م بیرون از اینجا نمیتونم با ترس هام بجنگم
کوک: دیگه صداش آخرا آروم شد و قطع شد فهمیدم خوابید روی صورتش آروم خم شدم ضربانم رفت بالا ی جوریمیزد انگار روی هزار باشه لبخند آرومی زدم سرش رو بوس کردم بغلش کردم
جیمین: نازنین بیرون رو
نازنین: اا نیگا آتیش بازیه راستش من راجب این شنیده بود ی مراسم هست برای آخرین چهارشنبه ساله برای اون گرفته میشه
جیمین: اوه چه باهوش
نازنین: توی کتاب فرهنگ ماهم بود راجب فرهنگ هر کشوری هست اینم توش بود هنوز چند روز دیگه یعنی از امروز تا سه شنبه هفته بعد توی یکی از اینا عیدشون هست بعد سیزده روزی کی دیگه هست سیزده بدر آره خلاصه دیگه😂
جیمین: همون عاشق دختری مثل توشدم ماشالله پیگیری
نازنین: انداختمخودم رو روی تخت
جیمین: آرومرفتم سمتش ک دراز کشیدم ک اومد روی دستم منم بغلش کردم به تاجتخت تکیه داده بودم اونم روی سینم خواب بود
نازنین: جیمین جیمین جیمین فک نمیکردم عاشق ی مافیا بشم
جیمین: هنوز کجای کاری بشین عشق بین بقیه رو ببین دیشب تهیونگاومد پیشم میگفت نشونه عشق چیه منم بهش گفتم فک کنم عاشق آنا شده چون کلا پیش اونه امشب هم پیش اون توی اتاقه
نازنین: اوه اوه آنا خیلیخجالتیه
جیمین: ولش کن بخواب.
پارت سی پنج🖤👸🏻
۱۴.۸k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.