پارت ۸
خودمو آماده کردم
من هویت هاک ماث رو نمی دونستم اصلا هیچی نمی دونستم
اما طبق نظریه ی خودم عمل کردم
ممکن بود هاک ماث پدرم باشه چون اون یه آرزوی بزرگ داره : زنده شدن مادرم
به خونه ی خودمون رفتم انگار هر لحظه صداش توی گوشم بود صدای مای لیدی
توی گوشم میپیچید
نمی تونستم فراموشش کنم
پدرم رو دیدم متعجب شدم
درست حدس زده بودم اون هاک ماث بود
بهش حمله ور شدم و گفتم
یا معجزه گر رو بده یا با نابود گر پودرت میکنم
نمی خواست بهم بده گفت
می خوای که مرینت و مادرت برگردن ؟ پس دو تا معجزه گر ها رو رد کن بیاد
داد زدم تو هیچ وقت پدر من نبودی بهم لبخند نمی زدی مثل بقیه ی پدر ها نبودی اما اون چی عاشقم بود دوستم داشت
دستم جلو بردم
نمی تونم نابودش کنم اون پدرم بود
با اون یکی دستم سنجاق سینه رو برداشتم و فرار کردم
من هویت هاک ماث رو نمی دونستم اصلا هیچی نمی دونستم
اما طبق نظریه ی خودم عمل کردم
ممکن بود هاک ماث پدرم باشه چون اون یه آرزوی بزرگ داره : زنده شدن مادرم
به خونه ی خودمون رفتم انگار هر لحظه صداش توی گوشم بود صدای مای لیدی
توی گوشم میپیچید
نمی تونستم فراموشش کنم
پدرم رو دیدم متعجب شدم
درست حدس زده بودم اون هاک ماث بود
بهش حمله ور شدم و گفتم
یا معجزه گر رو بده یا با نابود گر پودرت میکنم
نمی خواست بهم بده گفت
می خوای که مرینت و مادرت برگردن ؟ پس دو تا معجزه گر ها رو رد کن بیاد
داد زدم تو هیچ وقت پدر من نبودی بهم لبخند نمی زدی مثل بقیه ی پدر ها نبودی اما اون چی عاشقم بود دوستم داشت
دستم جلو بردم
نمی تونم نابودش کنم اون پدرم بود
با اون یکی دستم سنجاق سینه رو برداشتم و فرار کردم
۳۸.۴k
۲۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.