من نمک گیرِ لبانِ شور و شیرینِ تو ام
من نمک گیرِ لبانِ شور و شیرینِ تو ام
شاعرِ شوریده یِ موهایِ پرچینِ تو ام
قصه گویِ خوابِ شب هایِ سیاهِ چشمِ تو
عاشقِ گلگونه هایِ سرخ و رنگینِ تو ام
بودنم در بودنت معنای بودن را گرفت
در نبودت ابری ازغمهای نمگینِ تو ام
من لبالب از لبانت بوسه ها برچیده ام
مست ازآن پیمانه های خنده آگین تو ام
تو مسیحایی و با هر دم مرا زنده کنی
تو اهورایی و من آتشگه دین تو ام
تو دعایِ مستجابی ، در نیازِ چشمِ من
من پیاپی در پیِ پیکی از آمین توام
شاعرِ شوریده یِ موهایِ پرچینِ تو ام
قصه گویِ خوابِ شب هایِ سیاهِ چشمِ تو
عاشقِ گلگونه هایِ سرخ و رنگینِ تو ام
بودنم در بودنت معنای بودن را گرفت
در نبودت ابری ازغمهای نمگینِ تو ام
من لبالب از لبانت بوسه ها برچیده ام
مست ازآن پیمانه های خنده آگین تو ام
تو مسیحایی و با هر دم مرا زنده کنی
تو اهورایی و من آتشگه دین تو ام
تو دعایِ مستجابی ، در نیازِ چشمِ من
من پیاپی در پیِ پیکی از آمین توام
۶۸۴
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.