dance room ( تک پارتی )
« ویو هانول »
+ ولی من خسته شدمممم
_ بیبی لطفا.... قول میدم زود برگردم
+ جیمین لطفا بس کن ساعت هشت صبح رفتی بیرون الان یازده شبه جیمین
_ هانولم....
+ بله؟؟؟
_ چرا گفتی بله؟؟؟
+ چی بگم؟؟؟
_ وقتی میگفتم هانولم میگفتم جانمممم چی شد یهو شد بله؟؟؟
+ هه آقارو کل امروز منو تو خونه تنها گذاشته توقع داره بهش جانمم بگم
_ وا یعنی چی مگه.....
+ قطع میکنم خداحافظ
تلفنم رو قطع کردم
اه دیگه خسته شدم میرم خونه میا
ولی قبلش دلم اسپرسو میخاد
رفتم برای خودم قهوه درست کردم ولی خیلی بیشتر از حد معمول تلخ شد
رفتم و سریع یه تیکه شکلات خوردم
بعد از تموم کردن قهوم به میا زنگ زدم
( لاولیا ^ $ ^ میا ست )
بعد از سه تا بوق جواب داد
$ به به هانول خانم بعد از صد سال به ما زنگ زدی
+ اع میا اینجوری نگو دیگه
$ بزار حدس بزنم....دوست پسر گرانقدر نیست و حوصلت پوکیده نه؟؟؟؟
+ آره
$ خب خب خب ..... ده دقیقه دیگه میام دنبالت
+ کجا بریم ؟؟؟؟
$ بار
میخواستم بگم نه چون فکر کردم جیمین ناراحت میشه
+ اوکی آماده میشم
شاید یکم تنبیه هم حق جیمین باشه ولی براش نامه میزارم
میا اومد دنبالم و بعد از ده دقیقه حرف زدن تو ماشین به بار رسیدیم
یه شات.... دو شات.... سه شات.... تا شات هشتم همینطور پیش رفتم
بعد از اون دیگه جون نداشتم و کاملا مست بوم...میا هم مست بودیم
باهم رفتیم وسط و مثل دیوونه ها رقصیدیم یهو جیمین اومد و دستمو کشید
« ویو جیمین »
رفتم خونه و دیدم هانول نیست
رو اپن اشپزخونه یه کاغذ دیدم
( من با میا رفتم بار.... نگران نباش زنده برمیگردم )
خیالم از هانول راحت بود
میدونستم زیرخواب کسی نمیشه ولی با چیزی که دیدم خشم کل وجودمو گرفت
اون کوفتی شکلات تحریک کننده بود؟؟؟
سوار ماشین شدم و عین روانی ها رانندگی کردم
بعد از چهار دقیقه وارد بار شدم
دنبال هانول میگشتم که دیدم داره با یه مرد میرقصه
با عصبانیت سمتش رفتم و دستشو کشیدم و تو ماشین انداختمش
پامو رو پدال گاز فشار دادم
+ چی شده؟؟؟؟
_ دیوونه شدی نه؟؟/ تحریک کننده خوردی و اومدی بار ؟؟؟؟ ( با داد )
+ تحریک کننده؟؟؟؟
+ آهااا اون شکلاتی که با قهوم خوردم
_ هانول منو سگ نکن بگو اینجا چه غلطی میکردی ( با عصبانیت )
+ من تحریک کننده خوردم؟؟؟؟
_ لعنت به این زندگی
بعد از اون تا خونه حرفی نزدیم
« ویو راوی که من باشم »
لکسوس مشکی به خونه رسید و جیمین از ماشین پیاده شد
با تندی سمت خونه رفت و کتشو پرت کرد یه گوشه
رو مبل نشست و با خشم به تلویزیون خاموش نگاه میکرد
تحریک کننده رو هانول اثر گذاشته بود
از در خونه وارد شد و سمت جیمین رفت
روپاهاش نشست و دستشو دور گردنش حلقه کرد
+ ددی... میخوامش
جیمین پوزخندی زد
_ چیو؟؟؟
هانول سرشو پایین گرفت و بعد به جیمین نگاه کرد
جیمین که از اول میدونست هانول چی میخواست لب های دختر رو وحشیانه بوسید
دختر رو بلند کرد و سمت اتاق خواب برد
قبل از اینکه وارد اتاق خواب بشن لباساشون شت در از تنشون در اومد
جیمین دختر رو رو تخت پرت کرد و لبای اسیرشو سمت سینه های هانوال برد
+ اهههه ددی من میخام تو خودم حسش کنم
جیمین که بی قراری هانول رو میدید چیزی که میخاست و بهش داد
دستای دختر رو بالا سرش قفل کرد و دیک سنگینش رو تو بیکینی داغ دختر کوبید
بعد از چهار راند هانول دیگه توانایی نداشت
+ ددی بسه
_ دهنتو ببند و فقط برای گفتن تندتر ددی بازش کن
+ ولی...
حرف هانول با بوسه جیمین خفه شد
بعد از هشت راند جیمین توان نداشت و هانول داشت خونریزی میکرد
جیمین وان آب گرم حموم رو آماده کره و هانول رو تو بغل خودش تو آب نشوند
+ خیلی بدی....
_ تو تحریک کننده خوردی و رفتی بار بعد من بدم؟؟؟؟
+ من....من نمیدونستم تحریک کننده خوردم ولی انگار تحریک کنندش جواب داده
_ دوست دارم
+ منم همینطور
بفرمایین اینم اسماتی که از هزار جاش زدم
شما نمیدونید ولی من میدونم که دوازده بار پاک شد
از دیشب تاحالا دارم هی کوتاه ترش میکنم که بزارمش ولی هی بلاک میشه
( دژاوو پارت یک فور لاو .... )
ولش کنین حالا
اسلاید دوم لباسی که هانول تو بار پوشیده بود
اسلاید سوم خود هانول
اسلاید چهارم شکلات تحریک کننده
+ ولی من خسته شدمممم
_ بیبی لطفا.... قول میدم زود برگردم
+ جیمین لطفا بس کن ساعت هشت صبح رفتی بیرون الان یازده شبه جیمین
_ هانولم....
+ بله؟؟؟
_ چرا گفتی بله؟؟؟
+ چی بگم؟؟؟
_ وقتی میگفتم هانولم میگفتم جانمممم چی شد یهو شد بله؟؟؟
+ هه آقارو کل امروز منو تو خونه تنها گذاشته توقع داره بهش جانمم بگم
_ وا یعنی چی مگه.....
+ قطع میکنم خداحافظ
تلفنم رو قطع کردم
اه دیگه خسته شدم میرم خونه میا
ولی قبلش دلم اسپرسو میخاد
رفتم برای خودم قهوه درست کردم ولی خیلی بیشتر از حد معمول تلخ شد
رفتم و سریع یه تیکه شکلات خوردم
بعد از تموم کردن قهوم به میا زنگ زدم
( لاولیا ^ $ ^ میا ست )
بعد از سه تا بوق جواب داد
$ به به هانول خانم بعد از صد سال به ما زنگ زدی
+ اع میا اینجوری نگو دیگه
$ بزار حدس بزنم....دوست پسر گرانقدر نیست و حوصلت پوکیده نه؟؟؟؟
+ آره
$ خب خب خب ..... ده دقیقه دیگه میام دنبالت
+ کجا بریم ؟؟؟؟
$ بار
میخواستم بگم نه چون فکر کردم جیمین ناراحت میشه
+ اوکی آماده میشم
شاید یکم تنبیه هم حق جیمین باشه ولی براش نامه میزارم
میا اومد دنبالم و بعد از ده دقیقه حرف زدن تو ماشین به بار رسیدیم
یه شات.... دو شات.... سه شات.... تا شات هشتم همینطور پیش رفتم
بعد از اون دیگه جون نداشتم و کاملا مست بوم...میا هم مست بودیم
باهم رفتیم وسط و مثل دیوونه ها رقصیدیم یهو جیمین اومد و دستمو کشید
« ویو جیمین »
رفتم خونه و دیدم هانول نیست
رو اپن اشپزخونه یه کاغذ دیدم
( من با میا رفتم بار.... نگران نباش زنده برمیگردم )
خیالم از هانول راحت بود
میدونستم زیرخواب کسی نمیشه ولی با چیزی که دیدم خشم کل وجودمو گرفت
اون کوفتی شکلات تحریک کننده بود؟؟؟
سوار ماشین شدم و عین روانی ها رانندگی کردم
بعد از چهار دقیقه وارد بار شدم
دنبال هانول میگشتم که دیدم داره با یه مرد میرقصه
با عصبانیت سمتش رفتم و دستشو کشیدم و تو ماشین انداختمش
پامو رو پدال گاز فشار دادم
+ چی شده؟؟؟؟
_ دیوونه شدی نه؟؟/ تحریک کننده خوردی و اومدی بار ؟؟؟؟ ( با داد )
+ تحریک کننده؟؟؟؟
+ آهااا اون شکلاتی که با قهوم خوردم
_ هانول منو سگ نکن بگو اینجا چه غلطی میکردی ( با عصبانیت )
+ من تحریک کننده خوردم؟؟؟؟
_ لعنت به این زندگی
بعد از اون تا خونه حرفی نزدیم
« ویو راوی که من باشم »
لکسوس مشکی به خونه رسید و جیمین از ماشین پیاده شد
با تندی سمت خونه رفت و کتشو پرت کرد یه گوشه
رو مبل نشست و با خشم به تلویزیون خاموش نگاه میکرد
تحریک کننده رو هانول اثر گذاشته بود
از در خونه وارد شد و سمت جیمین رفت
روپاهاش نشست و دستشو دور گردنش حلقه کرد
+ ددی... میخوامش
جیمین پوزخندی زد
_ چیو؟؟؟
هانول سرشو پایین گرفت و بعد به جیمین نگاه کرد
جیمین که از اول میدونست هانول چی میخواست لب های دختر رو وحشیانه بوسید
دختر رو بلند کرد و سمت اتاق خواب برد
قبل از اینکه وارد اتاق خواب بشن لباساشون شت در از تنشون در اومد
جیمین دختر رو رو تخت پرت کرد و لبای اسیرشو سمت سینه های هانوال برد
+ اهههه ددی من میخام تو خودم حسش کنم
جیمین که بی قراری هانول رو میدید چیزی که میخاست و بهش داد
دستای دختر رو بالا سرش قفل کرد و دیک سنگینش رو تو بیکینی داغ دختر کوبید
بعد از چهار راند هانول دیگه توانایی نداشت
+ ددی بسه
_ دهنتو ببند و فقط برای گفتن تندتر ددی بازش کن
+ ولی...
حرف هانول با بوسه جیمین خفه شد
بعد از هشت راند جیمین توان نداشت و هانول داشت خونریزی میکرد
جیمین وان آب گرم حموم رو آماده کره و هانول رو تو بغل خودش تو آب نشوند
+ خیلی بدی....
_ تو تحریک کننده خوردی و رفتی بار بعد من بدم؟؟؟؟
+ من....من نمیدونستم تحریک کننده خوردم ولی انگار تحریک کنندش جواب داده
_ دوست دارم
+ منم همینطور
بفرمایین اینم اسماتی که از هزار جاش زدم
شما نمیدونید ولی من میدونم که دوازده بار پاک شد
از دیشب تاحالا دارم هی کوتاه ترش میکنم که بزارمش ولی هی بلاک میشه
( دژاوو پارت یک فور لاو .... )
ولش کنین حالا
اسلاید دوم لباسی که هانول تو بار پوشیده بود
اسلاید سوم خود هانول
اسلاید چهارم شکلات تحریک کننده
۳.۲k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.