تفسیر قرآن
ادامه نکات تفسیری آیات 1 تا 7 سوره ماعون
نگاهى به مسئله ريا
ريا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهديد مى كند. ريا آن است كه انسان كارى را براى ديدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. اين دو كار از نشانه هاى نفاق است. چنانكه قرآن درباره منافقان مى فرمايد: «اذا قاموا الى الصّلاة قاموا كسالى يراءون النّاس»(175) چون به نماز مى ايستند، نمازشان با كسالت و رياكارى است، همان گونه كه به ديگران كمك نمى كنند مگر در حال كراهت و نارضايتى. «و لا ينفقون الا و هم كارهون»(176)
بر اساس روايات، رياكار ظاهرى زيبا و باطنى مريض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمى دارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنكه از دنيا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنيا مى رود و از پرده پوشى خداوند سوء استفاده كرده و گناه مى كند. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: سخت ترين عذاب ها براى كسى است كه مردم در او خير ببينند در حالى كه در او خيرى نيست. فرشتگان اعمال برخى انسان ها را بالا مى برند، ولى خطاب مى رسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانيد.
در فرهنگ اسلامى، ريا، نوعى شرك است و امام صادق عليه السلام درباره كسى كه عمل نيكى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلكه براى اينكه مردم بشنوند و او را ستايش كنند، فرمود: او مشرك است، سپس آيه «لا يشرك بعبادة ربه احدًا»(177) را تلاوت فرمود.(178)
علامت رياكار آن است كه اگر ستايش شود كار نيكش را توسعه مى دهد و اگر ستايش نشود از كار خود مى كاهد. ناگفته نماند كه اين همه توبيخ و انتقاد براى كسانى است كه از ابتدا، كار را براى غير خداوند انجام مى دهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از كار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقرعليه السلام فرمود: هيچ كس نيست مگر آنكه دوست دارد خوبى هايش در مردم ظاهر شود، به شرط آنكه از ابتدا نيّت او مردم نباشد. «اذا لم يكن صنع ذلك لذلك»(179)
اخلاص
در برابر ريا و سمعه، اخلاص است كه در حديث مى خوانيم: خداوند جز خالصان را نمى پذيرد «الا للّه الدّين الخالص»(180) و هر كس چهل روز خود را خالص كند، چشمه هاى حكمت از قلب او به زبانش جارى مى شود. «من اخلص للّه اربعين صباحاً ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه»(181) و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهراعليها السلام نقل شده كه فرمود: « من اَصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته»(182
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
نگاهى به مسئله ريا
ريا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهديد مى كند. ريا آن است كه انسان كارى را براى ديدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. اين دو كار از نشانه هاى نفاق است. چنانكه قرآن درباره منافقان مى فرمايد: «اذا قاموا الى الصّلاة قاموا كسالى يراءون النّاس»(175) چون به نماز مى ايستند، نمازشان با كسالت و رياكارى است، همان گونه كه به ديگران كمك نمى كنند مگر در حال كراهت و نارضايتى. «و لا ينفقون الا و هم كارهون»(176)
بر اساس روايات، رياكار ظاهرى زيبا و باطنى مريض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمى دارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنكه از دنيا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنيا مى رود و از پرده پوشى خداوند سوء استفاده كرده و گناه مى كند. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: سخت ترين عذاب ها براى كسى است كه مردم در او خير ببينند در حالى كه در او خيرى نيست. فرشتگان اعمال برخى انسان ها را بالا مى برند، ولى خطاب مى رسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانيد.
در فرهنگ اسلامى، ريا، نوعى شرك است و امام صادق عليه السلام درباره كسى كه عمل نيكى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلكه براى اينكه مردم بشنوند و او را ستايش كنند، فرمود: او مشرك است، سپس آيه «لا يشرك بعبادة ربه احدًا»(177) را تلاوت فرمود.(178)
علامت رياكار آن است كه اگر ستايش شود كار نيكش را توسعه مى دهد و اگر ستايش نشود از كار خود مى كاهد. ناگفته نماند كه اين همه توبيخ و انتقاد براى كسانى است كه از ابتدا، كار را براى غير خداوند انجام مى دهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از كار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقرعليه السلام فرمود: هيچ كس نيست مگر آنكه دوست دارد خوبى هايش در مردم ظاهر شود، به شرط آنكه از ابتدا نيّت او مردم نباشد. «اذا لم يكن صنع ذلك لذلك»(179)
اخلاص
در برابر ريا و سمعه، اخلاص است كه در حديث مى خوانيم: خداوند جز خالصان را نمى پذيرد «الا للّه الدّين الخالص»(180) و هر كس چهل روز خود را خالص كند، چشمه هاى حكمت از قلب او به زبانش جارى مى شود. «من اخلص للّه اربعين صباحاً ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه»(181) و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهراعليها السلام نقل شده كه فرمود: « من اَصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته»(182
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۱.۱k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.