پارت ۱۰
رفتم شرکت وقتی شب شد اومدم خونه رفتم سراغ یخچال که یه چیزی بخورم هیچی تو یخچال نبود پس تصمیم گرفتم گوشت سرخ کنم تیکه تیکه گوشت رو تو ماهیتابه میرختم وقتی سرخ میشدن میزاشتم تو ظرف کنار اوپن ولی چرا هی حس میکنم کم میشن گوشتا هعی شاید خیالاتی شدم ولی از پایین اپن یه صدای میاد خدای دیگه دارم میترسم با کفت گیره تو دستم رفتم که ببینم س..سگ سگ تو خونه من چکار میکنه با داد اتو صدا زدم
_اتتت(داد)
ویو ات
خواب بودم که با صدای یونگی بیدارش شدم تو دلم کلی فشش دادم رفتم ببینم چی شده با چیزی که دیدم سر جام خشکم زد
_این چیه ها(داد)
+ت..تو اروم باش من برات توضیح میدم (با ترس)
_چرا تو خونه من سگ هست اصلا واستا ببینم نکنه تو پیرهن سیاهمو برداشتی وقتی بدون اجازه من سگ میاری تو خونه معلومه که کارای دیگه هم ازت بر میاد(داد)
شوگا به سمت اتاقم رفت و در کمد مو باز کردو پیرهنشو پیدا کرد
_الان این چیه برایچی تو اتاق من میری(داد)
+اگه تو تو این خونه زندگی میکنی منم زندگی میکنم باید از تو اجازه بگیرم که سگ بیارم یانه(داد)
_صداتو برای من بالا نبر(داد)
+اگه ببرم چیکار میکنی هان(داد)
با این حرفی که زدم نمیدونم چی شد ولی درسته من سیلی زد
_دفعه دیگه قول نمیدم زنده باشی
بعد از اون حرفش رفت بیرونو در اتاقم مکم بست منم نشستم رو مبل و گریه میکردم
ویو شوگا
...
_اتتت(داد)
ویو ات
خواب بودم که با صدای یونگی بیدارش شدم تو دلم کلی فشش دادم رفتم ببینم چی شده با چیزی که دیدم سر جام خشکم زد
_این چیه ها(داد)
+ت..تو اروم باش من برات توضیح میدم (با ترس)
_چرا تو خونه من سگ هست اصلا واستا ببینم نکنه تو پیرهن سیاهمو برداشتی وقتی بدون اجازه من سگ میاری تو خونه معلومه که کارای دیگه هم ازت بر میاد(داد)
شوگا به سمت اتاقم رفت و در کمد مو باز کردو پیرهنشو پیدا کرد
_الان این چیه برایچی تو اتاق من میری(داد)
+اگه تو تو این خونه زندگی میکنی منم زندگی میکنم باید از تو اجازه بگیرم که سگ بیارم یانه(داد)
_صداتو برای من بالا نبر(داد)
+اگه ببرم چیکار میکنی هان(داد)
با این حرفی که زدم نمیدونم چی شد ولی درسته من سیلی زد
_دفعه دیگه قول نمیدم زنده باشی
بعد از اون حرفش رفت بیرونو در اتاقم مکم بست منم نشستم رو مبل و گریه میکردم
ویو شوگا
...
۷.۷k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.