فرشته ای که رفت p9
جنی و ا.ت رفتن سر کار
ا.ت : سلام خانم یانگ
( خانم یانگ رو با + نشون میدم و بدونین که مدیر اونجاست دیگه قاطی نکنین ☺️)
+ سلام شما باید کیم ا.ت باشید درسته ؟
ا.ت : بله خودم هستم
+ بفرمایید اتاقتون اونجاست
ا.ت : ممنونم
جنی ویو : رسیدم و گفتم سلام ببخشید اتاق من کجاست
+ برو تو اون اتاقی که اون خانم الان رفت
جنی : ممنونم 🙂
رفتم وارد شدم دیدم یه دختری نشسته پای کامپیوتر
سلام کردم و گفتم من جنی کیم هستم
اونم سلام کرد و گفت منم کیم ا.ت هستم
من 23 سالمه تو چند سالته ا.ت؟
من 22 سالمه
آها
☺️
داشتیم حرف میزدیم که یهو یه زنی اومد داخل گفت :
+ دخترا شما دونفر با هم کارای اینجا رو میکنین
هر دوستون با هم : چشم خانم یانگ
رفت بیرون و با هم گرم گرفتیم و زمینمون خوب شد
ازش شماره گرفتم
پرش زمانی به عصر بعد از کارهاشون
ا.ت : جنی رو بغل کرد و گفت پس فردا بریم با شوهر هامون یه جایی
جنی : باشه حالا منم باید بگم به شوهرم ببینم چی میشه
ا.ت : باشه گشنگم
ا.ت : سلام خانم یانگ
( خانم یانگ رو با + نشون میدم و بدونین که مدیر اونجاست دیگه قاطی نکنین ☺️)
+ سلام شما باید کیم ا.ت باشید درسته ؟
ا.ت : بله خودم هستم
+ بفرمایید اتاقتون اونجاست
ا.ت : ممنونم
جنی ویو : رسیدم و گفتم سلام ببخشید اتاق من کجاست
+ برو تو اون اتاقی که اون خانم الان رفت
جنی : ممنونم 🙂
رفتم وارد شدم دیدم یه دختری نشسته پای کامپیوتر
سلام کردم و گفتم من جنی کیم هستم
اونم سلام کرد و گفت منم کیم ا.ت هستم
من 23 سالمه تو چند سالته ا.ت؟
من 22 سالمه
آها
☺️
داشتیم حرف میزدیم که یهو یه زنی اومد داخل گفت :
+ دخترا شما دونفر با هم کارای اینجا رو میکنین
هر دوستون با هم : چشم خانم یانگ
رفت بیرون و با هم گرم گرفتیم و زمینمون خوب شد
ازش شماره گرفتم
پرش زمانی به عصر بعد از کارهاشون
ا.ت : جنی رو بغل کرد و گفت پس فردا بریم با شوهر هامون یه جایی
جنی : باشه حالا منم باید بگم به شوهرم ببینم چی میشه
ا.ت : باشه گشنگم
۵.۲k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.