purple love
purple love
پارت۱۴
ات
با جیمین برگشتم خونه،حالم اصلا خب نبود همش سرم گیج میرفت جیمین هم کمرمو گرفته بود تا من نیوفتم
جیمین.ات،من به میونگ نگفتم که اینطوری شده تو هم چیزی نگو نگران میشن باشه؟
ات.باش
جیمین.میتونی لباساتو عوض کنی؟
ات.اره،فقط میشه یکم کمکم کنی برم بالا
جیمین.اره
جیمین دستمو محکم گرفت منو آروم برد بالا وارد اتاقم شد کمکم کرد بشینم روی تخت خودشم رفت پایین
منم به سختی لباسامو عوض کردم روی دلم به خاطر لگد اون اشغال خیلی درد میکرد،داشتم بی صدا گریه میکردم که جیمین اومد
جیمین.ات؟چرا داری گریه میکنی؟
جیمین سریع اومد سمتم جلوم زانو زد
ات.جیمین خیلی درد دارم
جیمین.باید زخمتو پانسمان کنم دراز بکش
ات.باشه
دراز کشیدم جیمین لباسمو داد بالا با دقت زخممو پانسمان میکرد،به صورتش نگاه کردم جیمین پسر خیلی جذابی بود البته خیلی هم کیوت بود،وقتی با دقت روی چیزی زوم میکنه خیلی کیوت میشه،جیمین سرشو بلند کرد
جیمین.ات بگیر بخواب باید استراحت کنی
ات.باشه
دوروز بعد
ات
امروز مامان بابام قرار بود برگردن منم خیلی خوشحال بودم اما جیمین نمیزاشت کاری کنم چون میگفت زخمم دوباره باز میشه،البته حق داشت چون هنوز کامل خوب نشده بود،راستی لیسا گفت امروز نتیجه کنکور میاد مطمئن بودم جیمین منو رد کرده به خاطر اون کاری که کردم ولی بازم لپ تاپمو باز کردم رفتم توی سایت،داشتم دنبال اسمم میگشتم که پیداش کردم
باورمم نمیشه قبول شدممم
از اتاق رفتم بیرون سریع رفتم پایین جیمین روی مبل نشسته بود منم پریدم بغلش،اینقدر با شتاب پریدم که افتادم روی جیمین
با تعجب با هم چشم تو چشم شده بودیم
جیمین.اتتت این چه کاریه بهت نگفتم ندو؟
ات.ب بخشید
سریع از رو جیمین بلند شدم
جیمین.از دست تو،چته باز چرا خوشحالی؟
دوست داشتم جیمینو محکم ببوسم ولی حیف که نمیشد،خودمو کنترل کردم
ات.جیمین ممنونم
جیمین.بابت؟
ات.این که توی امتحان ردم نکردی
جیمین.اینبارو دلم برات سوخت گفتم گناه داری اما دفعه ی بعد هیچ رحمی ندارم
ات.باشه
فکر نکنم دفعه بعدی وجود داشته باشه چون این ترم که تموم شد از ترم بعد همون استاد قبلیم میاد،ای کاش بازم جیمین استادم میموند خیلی خوب بود با اینکه همیشه سوالات رو اول از منه بدبخت میپرسید اما درس دادنش واقعا خیلی خوب بود
جیمین.ات ات؟
ات.بله
جیمین.یک ساعته دارم صدات میزنم کجایی؟
ات.حواسم نبود
جیمین.پاشو برو لباستو بپوش باید بریم فرودگاه فراموش کردی؟....
شرطا
۲۷ لایک
۲۰ کامنت
پارت۱۴
ات
با جیمین برگشتم خونه،حالم اصلا خب نبود همش سرم گیج میرفت جیمین هم کمرمو گرفته بود تا من نیوفتم
جیمین.ات،من به میونگ نگفتم که اینطوری شده تو هم چیزی نگو نگران میشن باشه؟
ات.باش
جیمین.میتونی لباساتو عوض کنی؟
ات.اره،فقط میشه یکم کمکم کنی برم بالا
جیمین.اره
جیمین دستمو محکم گرفت منو آروم برد بالا وارد اتاقم شد کمکم کرد بشینم روی تخت خودشم رفت پایین
منم به سختی لباسامو عوض کردم روی دلم به خاطر لگد اون اشغال خیلی درد میکرد،داشتم بی صدا گریه میکردم که جیمین اومد
جیمین.ات؟چرا داری گریه میکنی؟
جیمین سریع اومد سمتم جلوم زانو زد
ات.جیمین خیلی درد دارم
جیمین.باید زخمتو پانسمان کنم دراز بکش
ات.باشه
دراز کشیدم جیمین لباسمو داد بالا با دقت زخممو پانسمان میکرد،به صورتش نگاه کردم جیمین پسر خیلی جذابی بود البته خیلی هم کیوت بود،وقتی با دقت روی چیزی زوم میکنه خیلی کیوت میشه،جیمین سرشو بلند کرد
جیمین.ات بگیر بخواب باید استراحت کنی
ات.باشه
دوروز بعد
ات
امروز مامان بابام قرار بود برگردن منم خیلی خوشحال بودم اما جیمین نمیزاشت کاری کنم چون میگفت زخمم دوباره باز میشه،البته حق داشت چون هنوز کامل خوب نشده بود،راستی لیسا گفت امروز نتیجه کنکور میاد مطمئن بودم جیمین منو رد کرده به خاطر اون کاری که کردم ولی بازم لپ تاپمو باز کردم رفتم توی سایت،داشتم دنبال اسمم میگشتم که پیداش کردم
باورمم نمیشه قبول شدممم
از اتاق رفتم بیرون سریع رفتم پایین جیمین روی مبل نشسته بود منم پریدم بغلش،اینقدر با شتاب پریدم که افتادم روی جیمین
با تعجب با هم چشم تو چشم شده بودیم
جیمین.اتتت این چه کاریه بهت نگفتم ندو؟
ات.ب بخشید
سریع از رو جیمین بلند شدم
جیمین.از دست تو،چته باز چرا خوشحالی؟
دوست داشتم جیمینو محکم ببوسم ولی حیف که نمیشد،خودمو کنترل کردم
ات.جیمین ممنونم
جیمین.بابت؟
ات.این که توی امتحان ردم نکردی
جیمین.اینبارو دلم برات سوخت گفتم گناه داری اما دفعه ی بعد هیچ رحمی ندارم
ات.باشه
فکر نکنم دفعه بعدی وجود داشته باشه چون این ترم که تموم شد از ترم بعد همون استاد قبلیم میاد،ای کاش بازم جیمین استادم میموند خیلی خوب بود با اینکه همیشه سوالات رو اول از منه بدبخت میپرسید اما درس دادنش واقعا خیلی خوب بود
جیمین.ات ات؟
ات.بله
جیمین.یک ساعته دارم صدات میزنم کجایی؟
ات.حواسم نبود
جیمین.پاشو برو لباستو بپوش باید بریم فرودگاه فراموش کردی؟....
شرطا
۲۷ لایک
۲۰ کامنت
۱۲.۶k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.