نقاب دار مشکی
𝙗𝙡𝙖𝙘𝙠 𝙢𝙖𝙨𝙠𝙚𝙙
(𝙋𝙖𝙧𝙩 60)
تهیونگ: داداش شرمنده...... ( یه سیلی به جونگ کوک زد)....
جونگ کوک: اخ اخ..... ( خنده خرگوشی.... تهیونگ رفت جونگ کوک رو لپشو بوس کرد و بغلش کرد و نوازشش میکرد بلکه جونگ کوک جرش نده😂😂)
ادمین:
بعد بازی کردن و خندیدن بالاخره هر کی رفت اتاق خودش و گرفت خوابید ولی یه نفر به مشکل بر خورده بود..... کسی نیست جز ات.....
....
ات: میگما بیا وسطمون بالشت بزاریم.....
یونگی: خب..... برای چی؟
ات: اممم..... همینطوری.... ( خنده)
یونگی: اخه بعدا اذیت میشیم....
ات: خب باشه..... بیخیال....
( ات و یونگی پشت به هم دراز کشیدن و ات سعی میکرد فاصله بگیره و یونگی هم که ماشالا پادشاه خواب تا چشمامو بست خوابش برد و ات هم بعد چند دقیقه چشماش سنگین شد و خوابش برد.....)
ات ویو
تو خواب احساس کردم نفس های یک نفر داره میخوره به صورتم..... وقتی چشمامو باز کردم دیدم که من و یونگی 4 سانت فقط از هم فاصله داریم و اولش داشتم فکر میکردم بهش و نگاش میکردم و با خودم میگفتم خدایا این چقد شبیه گربه است..... بعد چشماشو کم کم باز کرد و من یهو جیغ کشیدم و با پاهام از تخت پرتش کردم پایین.....
ات: وای یونگی خوبی؟....
یونگی: فک کنم کمرم شکست.....
ات: ببخشید..... ( خنده)
( ساعت 5 ظهر..... همشون رفته بودن به جایی که کمپانی تدارک دیده بود برای موزیک ویدیو..... ولی اونا فعلا میخواستن تمرین رقص کنن..... بر همین رفتن تا امیلیا اموزش دنس رو به اعضا بده..... دخترا لباس هاشون پوشیدن و کاراشون رو کردن و سوار ماشین شدن و به سمت جایی که کمپانی تدارک دیده بود رفتن...... وقتی رسیدن چون ات و میرا و سوجین کاری نداشتند رفتن فقط اونجا نشستن....... و امیلیا کسی بود که استرس گرفته بود...... امیلیا رفت لباس مخصوص دنسش رو پوشید..... ( عکسشو میزارم).... و بقیه اعضا هم رفتن لباس های راحتی پوشیدن برای دنس..... وقتی همه چی اماده شد همه رفتن به اتاق تمرین دنس و امیلیا اولش استرس داشت ولی بعدا اوکی شد و دنس black Swan رو به بی تی اس اموزش داد..... اونا یاد گرفتن ولی نیاز به تمرین داشتن...... بعد 2 ساعت تونستن دنس رو یاد بگیرن.....
امیلیا: وای خدا گرمههههه.....
میرا: یا علی چقد تو عرق کردی.....
ات: اه اه چندش ایشش.....
سوجین: امیلیا گمشو برو به عطر بزن بیا یا لباساتو عوض کن یا اصلا برو حموم بوی لشت تا اینجا داره میاد گمشو اونوررر.....
جونگ کوک: بابا به بدبخت اینطوری نگید گناه داره اون بیشتر از ما سختی کشید خدایی بیچاره چند جاش نتونست خوب بره بر همین از اول شروع کرد انقدم معذرت خواهی کردا..... ( خنده خرگوشی)
جیهوپ: دمش گرم خیلی باحال بود رقصه و عالی......
ادامه اش تو کامنتا
اسلاید دوم لباس امیلیا
اسلاید سوم هم لباس ات و یونگی
(𝙋𝙖𝙧𝙩 60)
تهیونگ: داداش شرمنده...... ( یه سیلی به جونگ کوک زد)....
جونگ کوک: اخ اخ..... ( خنده خرگوشی.... تهیونگ رفت جونگ کوک رو لپشو بوس کرد و بغلش کرد و نوازشش میکرد بلکه جونگ کوک جرش نده😂😂)
ادمین:
بعد بازی کردن و خندیدن بالاخره هر کی رفت اتاق خودش و گرفت خوابید ولی یه نفر به مشکل بر خورده بود..... کسی نیست جز ات.....
....
ات: میگما بیا وسطمون بالشت بزاریم.....
یونگی: خب..... برای چی؟
ات: اممم..... همینطوری.... ( خنده)
یونگی: اخه بعدا اذیت میشیم....
ات: خب باشه..... بیخیال....
( ات و یونگی پشت به هم دراز کشیدن و ات سعی میکرد فاصله بگیره و یونگی هم که ماشالا پادشاه خواب تا چشمامو بست خوابش برد و ات هم بعد چند دقیقه چشماش سنگین شد و خوابش برد.....)
ات ویو
تو خواب احساس کردم نفس های یک نفر داره میخوره به صورتم..... وقتی چشمامو باز کردم دیدم که من و یونگی 4 سانت فقط از هم فاصله داریم و اولش داشتم فکر میکردم بهش و نگاش میکردم و با خودم میگفتم خدایا این چقد شبیه گربه است..... بعد چشماشو کم کم باز کرد و من یهو جیغ کشیدم و با پاهام از تخت پرتش کردم پایین.....
ات: وای یونگی خوبی؟....
یونگی: فک کنم کمرم شکست.....
ات: ببخشید..... ( خنده)
( ساعت 5 ظهر..... همشون رفته بودن به جایی که کمپانی تدارک دیده بود برای موزیک ویدیو..... ولی اونا فعلا میخواستن تمرین رقص کنن..... بر همین رفتن تا امیلیا اموزش دنس رو به اعضا بده..... دخترا لباس هاشون پوشیدن و کاراشون رو کردن و سوار ماشین شدن و به سمت جایی که کمپانی تدارک دیده بود رفتن...... وقتی رسیدن چون ات و میرا و سوجین کاری نداشتند رفتن فقط اونجا نشستن....... و امیلیا کسی بود که استرس گرفته بود...... امیلیا رفت لباس مخصوص دنسش رو پوشید..... ( عکسشو میزارم).... و بقیه اعضا هم رفتن لباس های راحتی پوشیدن برای دنس..... وقتی همه چی اماده شد همه رفتن به اتاق تمرین دنس و امیلیا اولش استرس داشت ولی بعدا اوکی شد و دنس black Swan رو به بی تی اس اموزش داد..... اونا یاد گرفتن ولی نیاز به تمرین داشتن...... بعد 2 ساعت تونستن دنس رو یاد بگیرن.....
امیلیا: وای خدا گرمههههه.....
میرا: یا علی چقد تو عرق کردی.....
ات: اه اه چندش ایشش.....
سوجین: امیلیا گمشو برو به عطر بزن بیا یا لباساتو عوض کن یا اصلا برو حموم بوی لشت تا اینجا داره میاد گمشو اونوررر.....
جونگ کوک: بابا به بدبخت اینطوری نگید گناه داره اون بیشتر از ما سختی کشید خدایی بیچاره چند جاش نتونست خوب بره بر همین از اول شروع کرد انقدم معذرت خواهی کردا..... ( خنده خرگوشی)
جیهوپ: دمش گرم خیلی باحال بود رقصه و عالی......
ادامه اش تو کامنتا
اسلاید دوم لباس امیلیا
اسلاید سوم هم لباس ات و یونگی
۷.۶k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.