💙چند پارتی نامجون پارت : ۲💙
پسره: خب ممنونم اسم من هم کیم نام جون هست
♡منم مین هو هستم☺️
☆خب می خوای کجا بریم؟؟؟😀😃
♡اممممم بریم کافه؟
okkkkkkkkk☆
<یک سال بعد >
*مین هو ویو*《من یک سال با نامجون بودم عاشقش بودم امروز دیگه باید برم تا بهش بگم 》
*نامجون ویو*{من یک ساله با مین هو بودم اون خیلی دختر خوبیه امروز خیلی عاشقش شدم امروز تا اعتراف نکنم اروم نمی گگیرم(بچم جو گرفتش🥺) ارههههه باید بهش بگم بیاد کافه معروف کره بیاد }
♡دینگگگگگگگ.....دینگگگگگگگ(صلای زنگ موبایل مین هو 📱📱) عهههه مونیهههه(ذوق) الوووو ؟
☆اووووو سلام مین هو میشه امشب بیای به کافه ای که بهت می گم؟؟😃
♡حتما برام s...m کن (با خوشحالی)😁😁😁
☆باشه....😁الان می فرستم خدافظ
♡خدا فظظظ (گوشی قطع کردم چند مین بعد برای ادرس کافه اومد رفتم با ذوق رفتم یه لباس دارک و لش پوشیدم و بعد رفتم به ادرس نامجون اونجا بود رفتم سمتش و....)
♡مونییی ؟ سلاممممم
☆هااا؟ اهاااا سلام پاندا کوچولو
♡عههه اینطورییهههه؟؟ باشه پس سلام کویاااا بزرگههههه
☆هااااااا (خندید کیم نامجون) وای از دست تو خب بیا بشین(مین هو نشست و نامجون سر موضوع رو باز کرد)
☆خبببب اممممم هوووو ببین مین هووو من یه حسی بهت پیدا کردم مثل این می تونه باشه که تو قلبم رو گرفته باشی اونطوری مثلا و این که من عاشقت شدم پسسسس (مونیییی زانو زد و جهبه انگشترو اورد و بازش کردم و مین هو هم اشک ذوق میریخت) میشه بشی ملکه قلبم؟🥲🥲🥲
♡هق ... بله...هققققق(سریع بغلش کردم و همه برامون دست زدن)
.
.
.
.
.
.
.
.
پارت بعدی پارت اخرهههه
♡منم مین هو هستم☺️
☆خب می خوای کجا بریم؟؟؟😀😃
♡اممممم بریم کافه؟
okkkkkkkkk☆
<یک سال بعد >
*مین هو ویو*《من یک سال با نامجون بودم عاشقش بودم امروز دیگه باید برم تا بهش بگم 》
*نامجون ویو*{من یک ساله با مین هو بودم اون خیلی دختر خوبیه امروز خیلی عاشقش شدم امروز تا اعتراف نکنم اروم نمی گگیرم(بچم جو گرفتش🥺) ارههههه باید بهش بگم بیاد کافه معروف کره بیاد }
♡دینگگگگگگگ.....دینگگگگگگگ(صلای زنگ موبایل مین هو 📱📱) عهههه مونیهههه(ذوق) الوووو ؟
☆اووووو سلام مین هو میشه امشب بیای به کافه ای که بهت می گم؟؟😃
♡حتما برام s...m کن (با خوشحالی)😁😁😁
☆باشه....😁الان می فرستم خدافظ
♡خدا فظظظ (گوشی قطع کردم چند مین بعد برای ادرس کافه اومد رفتم با ذوق رفتم یه لباس دارک و لش پوشیدم و بعد رفتم به ادرس نامجون اونجا بود رفتم سمتش و....)
♡مونییی ؟ سلاممممم
☆هااا؟ اهاااا سلام پاندا کوچولو
♡عههه اینطورییهههه؟؟ باشه پس سلام کویاااا بزرگههههه
☆هااااااا (خندید کیم نامجون) وای از دست تو خب بیا بشین(مین هو نشست و نامجون سر موضوع رو باز کرد)
☆خبببب اممممم هوووو ببین مین هووو من یه حسی بهت پیدا کردم مثل این می تونه باشه که تو قلبم رو گرفته باشی اونطوری مثلا و این که من عاشقت شدم پسسسس (مونیییی زانو زد و جهبه انگشترو اورد و بازش کردم و مین هو هم اشک ذوق میریخت) میشه بشی ملکه قلبم؟🥲🥲🥲
♡هق ... بله...هققققق(سریع بغلش کردم و همه برامون دست زدن)
.
.
.
.
.
.
.
.
پارت بعدی پارت اخرهههه
۷.۵k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱