بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
اگر راست میگویی برای ما آیه نازل کن، یا زندگی و رفاه ما را توسعه بده و یا خبر از آینده ما بده و ایشان هم طبق حکم خدا می فرمودند: من علم غیب ندارم. یعنی آن چه که شما میخواهید، منوط به اراده الهی است و من به اراده الهی اشراف علمی ندارم و نمی توانم از طرف خودم آیه نازل کنم، یا زندگی شما را فراخ کنم و یا از آینده شما خبر دهم و پس این علم غیب بر میگردد به علم و اطلاع از اراده خداوند متعال، نه آن چیزهایی که بنده و شما ما از آن بی اطلاع هستیم، اما آنها با خبرند.
د) - بدیهی است که نه پیامبر اکرم (ص) و نه ائمه اطهار (ع) و نه بالتبع هیچ کس دیگری علم غیب ندارد، اما این دلیل نمیشود که خداوند متعال بر اساس حکمتش غیبی را برای آنان مشهود ننماید. و آنان نیز با انتقال آن علم الهی، غیب و غیوب را برای ما مشهود ننمایند. چنان چه میفرماید: کسی چیزی نمی داند مگر این خداوند بخواهد، یا پس دادن اخباری راجع به حضرت موسی (ع) میفرماید تو که آنجا نبودی این حوادث را از نزدیک مشاهده کنی، پس ما این علم را به تو دادیم، و یا میفرماید کسی از روح چیزی نمیداند مگر عده قلیلی که خداوند این علم را به آنها داده باشد و خداوند متعال خود در قرآن کریم بسیار از غیب خبر داده است. نه تنها بحث از آخرت خبر از غیب است، بلکه حتی راجع به مسائل دنیوی، مثل جنگ ایران و رم قدیم یا ابتر و نسل بریده بودن یا ناموفق بودن دشمنان در آینده خبر داده است. راجع به ظهور و حکومت الهی در سرتاسر جهان خبر داده است و پس وقتی خبر آمد و علم منتقل شد، غیب مبدل به شهود می گردد. چه از طرف خداوند حکیم برای آنان و چه به واسطه آنان برای ما و دیگران.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
اگر راست میگویی برای ما آیه نازل کن، یا زندگی و رفاه ما را توسعه بده و یا خبر از آینده ما بده و ایشان هم طبق حکم خدا می فرمودند: من علم غیب ندارم. یعنی آن چه که شما میخواهید، منوط به اراده الهی است و من به اراده الهی اشراف علمی ندارم و نمی توانم از طرف خودم آیه نازل کنم، یا زندگی شما را فراخ کنم و یا از آینده شما خبر دهم و پس این علم غیب بر میگردد به علم و اطلاع از اراده خداوند متعال، نه آن چیزهایی که بنده و شما ما از آن بی اطلاع هستیم، اما آنها با خبرند.
د) - بدیهی است که نه پیامبر اکرم (ص) و نه ائمه اطهار (ع) و نه بالتبع هیچ کس دیگری علم غیب ندارد، اما این دلیل نمیشود که خداوند متعال بر اساس حکمتش غیبی را برای آنان مشهود ننماید. و آنان نیز با انتقال آن علم الهی، غیب و غیوب را برای ما مشهود ننمایند. چنان چه میفرماید: کسی چیزی نمی داند مگر این خداوند بخواهد، یا پس دادن اخباری راجع به حضرت موسی (ع) میفرماید تو که آنجا نبودی این حوادث را از نزدیک مشاهده کنی، پس ما این علم را به تو دادیم، و یا میفرماید کسی از روح چیزی نمیداند مگر عده قلیلی که خداوند این علم را به آنها داده باشد و خداوند متعال خود در قرآن کریم بسیار از غیب خبر داده است. نه تنها بحث از آخرت خبر از غیب است، بلکه حتی راجع به مسائل دنیوی، مثل جنگ ایران و رم قدیم یا ابتر و نسل بریده بودن یا ناموفق بودن دشمنان در آینده خبر داده است. راجع به ظهور و حکومت الهی در سرتاسر جهان خبر داده است و پس وقتی خبر آمد و علم منتقل شد، غیب مبدل به شهود می گردد. چه از طرف خداوند حکیم برای آنان و چه به واسطه آنان برای ما و دیگران.(ادامه دارد...)
۴۹۱
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.