(new model) part 28 . میخوام فیکو تموم کنم یچی توپ بزارم
رسیدیم هتل
ا.ت: بچه ها واقعا ممنون خیلی خوش گذشت
هانی: خواهش میکنم
هانیل: ا.ت فردا منتظر باش میام اینجا
ا.ت: خب باشه داری میای بیا طبقه هفتم واحد ۲۸
هانیل: باشه
ا.ت: باییییی
هانیل و هانی: خدافظ
رفتم تو هتل سریع رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم میخواستم غذا سفارش بدم اما حوصله غذا ندارم و با ذوق فردا که قراره نامجونو ببینم رفتم خوابیدم
.
صبح
از خواب بیدار شدم ساعتو نگاه کردم ساعت ۱۲ بود خوبه رفتم دست و صورتمو شستم مسواک زدم و یه صبحونه سفارش دادم نشستم رو مبل گوشیمو گرفتم دیدم ساعت ۷ جشن شروع میشه
صبحونه رو آوردن نشستم رو میز شروع کردم به خوردن چون دیشب شام نخوردم الان خیلی گشنمه
همینجوری داشتم صبحونه میخوردم که یچی یادم اومد!
من اونشب چه غلطی خوردم!
من من باعث شدم لیلیا و نامجون باهم کات کنن!
من وایییی اون منو رسوند اینجا!
واییییی من چرا عررر زدم موقع رفتنش!
خدااااااا ا.ت تویه گاومیش هستی میدونستیی!
اههه صبحونم زهر شد
اوف آخه ا.ت کی به تو گفت مست کنی حالا امشب چجوری نگاش کنم
چیزم تو اين شانس
اه صبحونم تموم شد نفهمیدم چی خوردم
.
همینجوری داشتم با خودم زر زر میکردم که گوشیم زنگ خورد
ا.ت: بله؟
هانیل: ا.ت گفتی طبقه چندمی؟
ا.ت: اومدی؟ ساعت که واتتت ساعت کی شد ۳ من من طبقه ۷ واحد ۲۸
هانیل: اکی نترس میام سریع آمادت میکنم
ا.ت: باشه باشه
سریع وسایل صبحونرو جمع کردم
همچیو مرتب کردم که صدای در اومد
رفتم درو باز کردم
هانیل: سیلااامم
ا.ت: سلام *استرس*
هانیل: استرس داری؟
ا.ت: بسیی بسیاارر
هانیل: نترس بیا بریم که شروع کنیم
ا.ت: اوه راستی بیا داخل
هانیل اومد تو نشست رو میز و گفت
هانیل: خب ا.ت برات لیست چیدم
۱: اول حموم
۲: روتین پوستی
3: میکاپ
۴: لباس
۵: اتکلن
۶: ریختن وسایل درون کیف
۷: چند تا عکس یادگاری با منو خودت تنها
۸: گورتو گم میکنی میری
ا.ت: حله من رفتم
رفتم حموم کلی شامپو رو سرم خالی کردم طوری که شامپو نمیرفت بزور شستم خودم اصلاح کردم (خودتون میدونید دیگه اهم اهم اینجا بچه نشسته🙄🤫 دوستان منظورم اینه پشمشو زده اههه) سریع خودمو آب گرفتم اومدم بیرون البته حوله داشتم
هانیل: خب
۱: اول حموم✅
۲: روتین پوستی
3: میکاپ
۴: لباس
۵: اتکلن
۶: ریختن وسایل درون کیف
۷: چند تا عکس یادگاری با منو خودت تنها
۸: گورتو گم میکنی میری
ا.ت: خب اینم از این خب بعدی
هانیل: وسایل روتین داری؟
ا.ت: آره
نشستیم اون کمکم میکرد حدود ۱۵ دیقه یه ماسک رو صورتم بود اون هی جوک میگفت هی من میخندیدم تا حالا این روی هانیل رو ندیده بودم هیییی
بعد ۳۰ دیقه روتین تموم شد
ا.ت: اینم از این
هانیل: ....
.
بچه ها نمیخوام اولین فیکم شرطی باشه ولی فیک بعدی شرطیه!
ا.ت: بچه ها واقعا ممنون خیلی خوش گذشت
هانی: خواهش میکنم
هانیل: ا.ت فردا منتظر باش میام اینجا
ا.ت: خب باشه داری میای بیا طبقه هفتم واحد ۲۸
هانیل: باشه
ا.ت: باییییی
هانیل و هانی: خدافظ
رفتم تو هتل سریع رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم میخواستم غذا سفارش بدم اما حوصله غذا ندارم و با ذوق فردا که قراره نامجونو ببینم رفتم خوابیدم
.
صبح
از خواب بیدار شدم ساعتو نگاه کردم ساعت ۱۲ بود خوبه رفتم دست و صورتمو شستم مسواک زدم و یه صبحونه سفارش دادم نشستم رو مبل گوشیمو گرفتم دیدم ساعت ۷ جشن شروع میشه
صبحونه رو آوردن نشستم رو میز شروع کردم به خوردن چون دیشب شام نخوردم الان خیلی گشنمه
همینجوری داشتم صبحونه میخوردم که یچی یادم اومد!
من اونشب چه غلطی خوردم!
من من باعث شدم لیلیا و نامجون باهم کات کنن!
من وایییی اون منو رسوند اینجا!
واییییی من چرا عررر زدم موقع رفتنش!
خدااااااا ا.ت تویه گاومیش هستی میدونستیی!
اههه صبحونم زهر شد
اوف آخه ا.ت کی به تو گفت مست کنی حالا امشب چجوری نگاش کنم
چیزم تو اين شانس
اه صبحونم تموم شد نفهمیدم چی خوردم
.
همینجوری داشتم با خودم زر زر میکردم که گوشیم زنگ خورد
ا.ت: بله؟
هانیل: ا.ت گفتی طبقه چندمی؟
ا.ت: اومدی؟ ساعت که واتتت ساعت کی شد ۳ من من طبقه ۷ واحد ۲۸
هانیل: اکی نترس میام سریع آمادت میکنم
ا.ت: باشه باشه
سریع وسایل صبحونرو جمع کردم
همچیو مرتب کردم که صدای در اومد
رفتم درو باز کردم
هانیل: سیلااامم
ا.ت: سلام *استرس*
هانیل: استرس داری؟
ا.ت: بسیی بسیاارر
هانیل: نترس بیا بریم که شروع کنیم
ا.ت: اوه راستی بیا داخل
هانیل اومد تو نشست رو میز و گفت
هانیل: خب ا.ت برات لیست چیدم
۱: اول حموم
۲: روتین پوستی
3: میکاپ
۴: لباس
۵: اتکلن
۶: ریختن وسایل درون کیف
۷: چند تا عکس یادگاری با منو خودت تنها
۸: گورتو گم میکنی میری
ا.ت: حله من رفتم
رفتم حموم کلی شامپو رو سرم خالی کردم طوری که شامپو نمیرفت بزور شستم خودم اصلاح کردم (خودتون میدونید دیگه اهم اهم اینجا بچه نشسته🙄🤫 دوستان منظورم اینه پشمشو زده اههه) سریع خودمو آب گرفتم اومدم بیرون البته حوله داشتم
هانیل: خب
۱: اول حموم✅
۲: روتین پوستی
3: میکاپ
۴: لباس
۵: اتکلن
۶: ریختن وسایل درون کیف
۷: چند تا عکس یادگاری با منو خودت تنها
۸: گورتو گم میکنی میری
ا.ت: خب اینم از این خب بعدی
هانیل: وسایل روتین داری؟
ا.ت: آره
نشستیم اون کمکم میکرد حدود ۱۵ دیقه یه ماسک رو صورتم بود اون هی جوک میگفت هی من میخندیدم تا حالا این روی هانیل رو ندیده بودم هیییی
بعد ۳۰ دیقه روتین تموم شد
ا.ت: اینم از این
هانیل: ....
.
بچه ها نمیخوام اولین فیکم شرطی باشه ولی فیک بعدی شرطیه!
۵.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.