فصل دوم پارت 64 ازدواج اجباری
فصل دوم پارت 64 ازدواج اجباری
♪ادمینتون♪ ا/ت میره داخل اتاق کارش تا به کاراش برسه نیونجین هم داشت برنامه کودک
نگاه میکرد
★ویو ا/ت★
< ساعت 4 بود از اتاق کارم امدم بیرون رفتم پیش نیونجین داشت برنامه کودک نگاه میکرد منم بهش خیر شده بودم وقتی بهش نگاه کردم فقط یاد شوگا افتادم نیونجین دقیقاً مثل شوگاع دلم اون بغل شوگا اون بوسه هاشو میخواست ولی دیگه خیلی دیر
نیونجین رو بغل کردم بردمش داخل اتاقش لباساشو اماده کردم بعد شروع کرد به حرف زدن
*علامت نیونجین ∆ *
∆ مامانی
- جونم
∆ چرا از بابا جدا شدی؟
- نیونجین مگه نگفتم دیگه این سوال رو نپرس درکت میکنم خیلی کنجکاوی ولی نباید همه چیز رو بپرسی و بدونی
∆ قول بده وقتی 10 سالم شد بهم بگی
- نه
∆ 14 دیگه خوبه
- باشه قبول ولی تو تا اون موقع دیگه به اینا فکر هم نکن
∆ چشم
- افرین
∆ میشه فردا بعد مدرسه برم پیش خانه روناک؟؟؟؟؟
- باشه عزیزم من که فردا نیستم تو برو
∆ کجا میری مامانی؟
- ساعت 8 که میرم نمایشگاه تا ساعت 2 هستم بعد میام خونه استراحت میکنم میرم خونهی بابابزرگم باهام کار داره
∆ باشه پس منم ساعت 7 میریم مدرسه ساعت 12 میام خونه استراحت میکنم بعد میریم پیش خاله روناک
- با عشق مامان من برم اماده شم بعد میام تو رو هم اماده میکنم
∆ باشه
★ویو ا/ت★
< رفتم اتاقم روتین پوستیمو انجام دادم
بعد رفتم یه لباس که با جونگکوک خریدمو انتخاب کردم پوشیدمش بعد شروع کردم به میکاپ کردم
میکاپ تموم شد (عکس میزارم)
بعد رفتم پیش نیونجین لباساشو تنش کردم
ساعت شد 5:40 دقیقه زنگ زدم به جونگکوک که بیاد دنبالمون >
اسلاید دوم و سوم لباس و میکاپ ا/ت برای بیرون
شرط پارت بعد
3۵:« لایک ❤️
♪ادمینتون♪ ا/ت میره داخل اتاق کارش تا به کاراش برسه نیونجین هم داشت برنامه کودک
نگاه میکرد
★ویو ا/ت★
< ساعت 4 بود از اتاق کارم امدم بیرون رفتم پیش نیونجین داشت برنامه کودک نگاه میکرد منم بهش خیر شده بودم وقتی بهش نگاه کردم فقط یاد شوگا افتادم نیونجین دقیقاً مثل شوگاع دلم اون بغل شوگا اون بوسه هاشو میخواست ولی دیگه خیلی دیر
نیونجین رو بغل کردم بردمش داخل اتاقش لباساشو اماده کردم بعد شروع کرد به حرف زدن
*علامت نیونجین ∆ *
∆ مامانی
- جونم
∆ چرا از بابا جدا شدی؟
- نیونجین مگه نگفتم دیگه این سوال رو نپرس درکت میکنم خیلی کنجکاوی ولی نباید همه چیز رو بپرسی و بدونی
∆ قول بده وقتی 10 سالم شد بهم بگی
- نه
∆ 14 دیگه خوبه
- باشه قبول ولی تو تا اون موقع دیگه به اینا فکر هم نکن
∆ چشم
- افرین
∆ میشه فردا بعد مدرسه برم پیش خانه روناک؟؟؟؟؟
- باشه عزیزم من که فردا نیستم تو برو
∆ کجا میری مامانی؟
- ساعت 8 که میرم نمایشگاه تا ساعت 2 هستم بعد میام خونه استراحت میکنم میرم خونهی بابابزرگم باهام کار داره
∆ باشه پس منم ساعت 7 میریم مدرسه ساعت 12 میام خونه استراحت میکنم بعد میریم پیش خاله روناک
- با عشق مامان من برم اماده شم بعد میام تو رو هم اماده میکنم
∆ باشه
★ویو ا/ت★
< رفتم اتاقم روتین پوستیمو انجام دادم
بعد رفتم یه لباس که با جونگکوک خریدمو انتخاب کردم پوشیدمش بعد شروع کردم به میکاپ کردم
میکاپ تموم شد (عکس میزارم)
بعد رفتم پیش نیونجین لباساشو تنش کردم
ساعت شد 5:40 دقیقه زنگ زدم به جونگکوک که بیاد دنبالمون >
اسلاید دوم و سوم لباس و میکاپ ا/ت برای بیرون
شرط پارت بعد
3۵:« لایک ❤️
۱۷.۲k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.