سلاح سرد (پارت19)
^جینهو ویو^
چشمام بازکردم هوا تاریک بود ساعتو نگاه کردم ساعت6بود...هوفف ولی عجب کیفی داد بعد از مدت ها درست حسابی خوابیدم..گوشیم روشن کردم و دیدم کلی پیام و زنگ از طرف بچه ها امده بی تفاوت ردشون کردم و بلند شدم اهنگ گذاشتم و کارام رسیدم تخت مرتب کردم و لباسام چیدم تو کمد و وسایلارو چیدم....بعدش نشستم رو تخت ساعت تازه6ونیم بود هوفف..خوابمم نمیاد..پس تصمیم گرفتم برم بیرون یه ارایش ملایم کردم و لباسم پوشیدم ایرپاد مشکیم برداشتم و کلید اتاقم برداشتم ماسکمو زدم و راه افتادم ..نمیدونستم کجا برم عین کشتی بدون مقصد بودم همینجوری تو خیابونا قدم میزدم و سرم پایین بود که یهو با یکی برخورد کردم سرم سریع اوردم بالا دیدم ماسک زده ایرپادم از گوشم در اوردم..
جینهو:معذرت میخوام اقا حواسم نبود
یونگی:عیب نداره ..واستا چقدر صدات اشناس!!میشه ماسکت برداری؟
ماسکم برداشتم که سری ماسکش برداشت ...
یونگی:من یونگیم ..مین یونگی..رییس باند 499تو بوی بند مافیا شماهم باید جینهو باشید درسته؟!
جینهو:بله منم چویی جینهو هستم قاتل و مبارز باند 490تو گرل بند مافیا..خوشحال شدم از دیدنتون..فعلا
یونگی:وایستا چقدر عجله داری ..کجا میرفتی؟
جینهو:فک کنم به خودم مربوطه..
که یکم نزدیکم شد
یونگی:پرسیدم کجا میرین(جدد)
جینهو:منم جوابتون دادم(سرد)
یونگی:اوکی ..خوشم امد..رفتارت مثل منه!!(پوزخند)
جینهو:شرمنده ولی من شبیه کسی نیستم(سرد)
و از کنارش رد شدم و ماسکم زدم و دیگه بر نگشتم تا ببینم چیشد و فقط رفتم و پیچیدم تو یه پس کوچه تا از جلو چشمش دورشم...سریع از پس کوچه ها رد شدم و رفتم سمت هتل تا لباسم عوض کنم و برم بار همیشگیمون که با بچه ها میرفتیم...بعد از عوض کردن لباسام راه افتادم و بعد از 30 مین رسیدم...
رفتم داخل بار کلی ادم بود اه چندشا همیشه از این دخترایی که خودشون میچسبونن به بقیه بدم میاد رفتم نشستم یه گوشه و تا میتونستم مست کردم و اصلا حواسم نبود که مینهو و کیهیون هم اونجان!!!!!!!!!!یهو چشمم خورد به اونور بار که دیدم مینهو و کیهیون نشستن و دارن باهم حرف میزنن سعی کردم عادی جلوه بدم..از طرفی هم خیلی مست بودم ماسکم زدم و سعی کردم از بار برم بیرون ساعت10شب بود همین که از در بار رفتم بیرون نفهمیدم چیشد و چشمام سیاهی رفت.............
پایان پارت19
اسلاید2استایل جینهو وقتی میره بیرون
اسلاید3استایل یونگی تو خیابون
اسلاید4استایل جینهو تو بار
چشمام بازکردم هوا تاریک بود ساعتو نگاه کردم ساعت6بود...هوفف ولی عجب کیفی داد بعد از مدت ها درست حسابی خوابیدم..گوشیم روشن کردم و دیدم کلی پیام و زنگ از طرف بچه ها امده بی تفاوت ردشون کردم و بلند شدم اهنگ گذاشتم و کارام رسیدم تخت مرتب کردم و لباسام چیدم تو کمد و وسایلارو چیدم....بعدش نشستم رو تخت ساعت تازه6ونیم بود هوفف..خوابمم نمیاد..پس تصمیم گرفتم برم بیرون یه ارایش ملایم کردم و لباسم پوشیدم ایرپاد مشکیم برداشتم و کلید اتاقم برداشتم ماسکمو زدم و راه افتادم ..نمیدونستم کجا برم عین کشتی بدون مقصد بودم همینجوری تو خیابونا قدم میزدم و سرم پایین بود که یهو با یکی برخورد کردم سرم سریع اوردم بالا دیدم ماسک زده ایرپادم از گوشم در اوردم..
جینهو:معذرت میخوام اقا حواسم نبود
یونگی:عیب نداره ..واستا چقدر صدات اشناس!!میشه ماسکت برداری؟
ماسکم برداشتم که سری ماسکش برداشت ...
یونگی:من یونگیم ..مین یونگی..رییس باند 499تو بوی بند مافیا شماهم باید جینهو باشید درسته؟!
جینهو:بله منم چویی جینهو هستم قاتل و مبارز باند 490تو گرل بند مافیا..خوشحال شدم از دیدنتون..فعلا
یونگی:وایستا چقدر عجله داری ..کجا میرفتی؟
جینهو:فک کنم به خودم مربوطه..
که یکم نزدیکم شد
یونگی:پرسیدم کجا میرین(جدد)
جینهو:منم جوابتون دادم(سرد)
یونگی:اوکی ..خوشم امد..رفتارت مثل منه!!(پوزخند)
جینهو:شرمنده ولی من شبیه کسی نیستم(سرد)
و از کنارش رد شدم و ماسکم زدم و دیگه بر نگشتم تا ببینم چیشد و فقط رفتم و پیچیدم تو یه پس کوچه تا از جلو چشمش دورشم...سریع از پس کوچه ها رد شدم و رفتم سمت هتل تا لباسم عوض کنم و برم بار همیشگیمون که با بچه ها میرفتیم...بعد از عوض کردن لباسام راه افتادم و بعد از 30 مین رسیدم...
رفتم داخل بار کلی ادم بود اه چندشا همیشه از این دخترایی که خودشون میچسبونن به بقیه بدم میاد رفتم نشستم یه گوشه و تا میتونستم مست کردم و اصلا حواسم نبود که مینهو و کیهیون هم اونجان!!!!!!!!!!یهو چشمم خورد به اونور بار که دیدم مینهو و کیهیون نشستن و دارن باهم حرف میزنن سعی کردم عادی جلوه بدم..از طرفی هم خیلی مست بودم ماسکم زدم و سعی کردم از بار برم بیرون ساعت10شب بود همین که از در بار رفتم بیرون نفهمیدم چیشد و چشمام سیاهی رفت.............
پایان پارت19
اسلاید2استایل جینهو وقتی میره بیرون
اسلاید3استایل یونگی تو خیابون
اسلاید4استایل جینهو تو بار
۴.۰k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.